لرستان در روزگار آل بویه
سعادت خودگو
ناشر: سیفا
قطع: وزيري
تاريخ نشر: پاييز 1393
قيمت: 8 هزار تومان
یکی از سلسلههای گمنام تاریخ ایران، سلسله آل حسنویه یا خاندان حسنویه برزیکانی میباشد.
کتاب حاضر نگاهی دارد به تاریخ سیاسی، اجتماعی و فرهنکی لرستان در دوران حکومت این خاندان بر لرستان که مقارن با قرون چهارم و پنجم هجری قمری است.
این قرون همچنین مصادف با حکومت آل بویه در نواحی غربی ایران است. در خلال این دوره، در مناطق غربی ایران یعنی استانهای امروزی لرستان، کرمانشاه، ایلام و بخشهایی از خوزستان و همدان سلسلهای روی کار آمد که در تاریخ، به خاندان حسنویه شهرت دارد.
این دوره از تاریخ لرستان را باید «عصر طلایی» لرستان نامید. در این دوره، دهها اثر تاریخی همچون پل دختر، پل کلهر، پل گاومیشان، پل کشکان، پل کاکارضا، مساجد، قلعهها، آرامگاهها، قناتها و آبانبارها و ... به یادگار مانده که امروزه جزو شاهکارهای هنر معماری ایران محسوب میشوند.
علاوه بر این، از نظرفرهنگی این سلسله نخستین دولت شیعهمذهب در غرب ایران میباشد که تاثیرات مهم و ژرفی در ساختار اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی مناطق تحت نفوذ خود به جای نهاده است.
مرکز حکومت این سلسله شهر خرمآباد بود که در آن زمان شهر شاپورخواست نامیده میشد.
دیدگاهها
سندی مهمتر از خودشهر شاپورخواست که اطراف منار خرم آباد است,آسیاب گبری که درآنجاست.کلی مورخ وسفرنامه گفتن زحمت بده برو بخون.
ابوبکراحمدبن محمدهمدانی(ابن فقیه)درسال۲۹۰در کتاب البلدان بخش مربوط به ایران صفحه۲۵ازشاپورخو است نام میبرد.درسیرالمل وک صفحه۴۰۰بازازشاپ ورخواست نام برده شده.اصطخری درالمسالک والممالک صفحه۲۰۴ازشاپورخ واست نام برده.ابن حوقل سال ۳۶۶درصوره الارض صفحه۱۰۴نوشته:شا پورخواست شهر و دژ بنامی است درکوههای لر.ابن بلخی درفارسنامه صفحه۶۳ازشهرشاپو رخواست نام میبرد.مقدسی دراحسن التقاسیم سال۳۷۵صفحه۶۰۰از شاپورخواست نام میبرد.حمداله مستوفی درتاریخ گزیده صفحه۵۶۲ازشهرهای لرکوچک نام میبردوشاپورخواس ت رابغایت آباد وتختگاه شاهان مینامد.صفی الدین بغدادی در(مراصدالاطلاع )سال۷۳۹صفحه۲۰۸د رباره شاپورخواست مینوسد:نام شهری است واقع دربین خوزستان واصفهان دربیست فرسنگی نهاوند و شهر لور بین این شهر وخوزستان است
معین الدین نطنزی درمنتخب التواریخ صفحه۳۷۰در قرن۷هجری وبدلیسی درشرفنامه ضمن صحبت از لربزرگ وکوچک،شهرشاپورخ است راجزء لرکوچک محسوب میکند.درتاریخ جهانگشای جوینی جلد۲صفحه۱۵۳ازشه رشاپورخواست نام میبرداین کتاب سال۶۵۸قمری نوشته شده.ابن اثیر در الکامل جلد۱۵صفحه۳۲۱درم ورد لر و شاپورخواست مینویسد.درقرن۵ه جری زمان سلجوقیان نام شاپورخواست مکرر آمده و لسترنج درجغرافیای تاریخی سرزمینهای خلافت شرقی صفحه۲۱۷مینویسد: سال۴۹۹اتابک منکربرس کتیبه سنگ نبشته راکه۴مترطول داردنوشت ونام شاپورخواست(خرم آباد)هم ذکرشده است.اصلأجواهری خودت بروخیابان شریعتی کتیبه سنگ نبشته ونام شهرشاپورخواست را ببین وبه ما بگو چرا این کتیبه درشهرخرم آباداست وچرا نام شاپورخواست هم در آنست؟پروفسور ولادیمیر مینورسکی درکتاب لرستان ولرها مینویسد:شاپورخو است یکی ازشهرهای باستانی لرستان است
حسین بیرانوند درکتاب(لرستان در دوران باستان صفحه۲۸)مینویسد: برای اولین بار درجریان حمله توکولتی_نینورتا ی اول(۱۲۴۳ تا ۱۲۰۷قبل ازمیلاد)شاه آشور از سرزمینی درزاگرس با نام ( للر ) نام میبرد و دومین بار در سالنامه های آشوری زمان شلمنصر سوم(۸۵۸قبل ازمیلاد)باز از سرزمین للر در زاگرس نام میبرند.بار سوم در زمان شامشی_آداد_پنجم (۸۲۳قبل ازمیلاد)درکتیبه های آشوری از للر نام میبرند.بارچهارم درکتیبه شاه عیلام تپتی هومبان اینشوشیناک(۶۶۴ق بل ازمیلاد)ازمردم لالاریب درشمال خوزستان نام میبرد.لالار _ لار _ للر _ لر.الانم درشمال دریاچه سد دز روستایی بنام للر وجود دارد که همه لر هستند.اسامی لار_لاور_لارت_ل ورت_لردگان_لالی _لیراب_دهلران_ل رینی_اینها همه درجغرافیای زستی وتاریخی قوم لرهستند
ابوالحسن مسعودی قرن۳هجری درکتاب(التنبیه والاشراف صفحه۸۵و۸۴) و ابن حوقل درقرن۴هجری(صوره الارض_صفحه۱۱۴)ا ز لرها بصورت لریه_لر_اللور_ل ورت_بلاد اللور یعنی سرزمین لر نام بردند.و گفتن سرزمینی است مابین خوزستان واصفهان.درسفرنا مه ابودلف خزرجی درقرن۴به لرستان صفحه۳۰و۱۲۳ازلر نام برده/اصطخری درمسالک وممالک قرن۵هجری صفحه۸۹/سیدجمال الدین کاشانی درقرن۶هجری در زبده التواریخ/یاقوت حموی قرن۷قمری درصفحه۲۹صوره الارض/معین الدین نطنزی قرن۷هجری درمنتخب التواریخ/غیاث الدین خواندمیر درحبیب السیرجلد۳/حمدال له مستوفی درقرن۷هجری درتاریخ گزیده ازسرزمین لر و اتابکان لر و وجه تسمیه لر حرف زدند/ابن بطوطه درقرن۸جلداول صفحه۱۶۹ازبلادلر ستان واتابک لربزرگ حرف زده.اگرخیلی علاقمندهستی مقاله وجه تسمیه واژه لر را درسایت نگین زاگرس بخون.
لر (lor) در زبان فرانسه یعنی فرهنگ/ لر (lore) در زبان انگلیسی یعنی علم و دانش و دانستنیها و در فارسی لر ( به ضم لام ) بمعنی توان و مراد و مطلب است و همریشه و هم معنی با لرد (lord) انگلیسی است که به علمای دانشمند و اشراف و اصیل زادگان اطلاق میشود.چون مراد و مطلب انسان چیزی جزکسب دانش وفرهنگ نیست پس لر و لرد میتوانند از یک ریشه باشند.
یاقوت حموی درمعجم البلدان نوشته:لور،کوره (استان) واقعه بین خوزستان واصفهان است.مسعودی درمروج الذهب از بلاد لرستان بصورت لریه (به ضم لام)یادکرده.درم سالک وممالک اصطخری ص۹۳آمده:لور شهری است که هوای کوه برآن غلبه دارد.درمنتخب التواریخ نطنزی صفحه۳۵آمده:شخصی بنام لر(به ضم لام)وجود داشته که اولاد واعقابی از وی بجا مانده وبازماندگان او را نیز"لر"گفته اند چنانکه اهل فارس ازفارس بن فهلوج و اهل خراسان ازخراسان ابن فهلوج واهل روس از روس بن کماری ابن ترک ابن یافث منشعب اند.میرخواند در روضه الصفا جلد۷صفحه۳۶۲۶ازح کام لربزرگ ولرکوچک نام برده است
خب تو اهل مطالعه نیستی گناه ما چیه؟
در قرن دوم هجری کتاب التنبیه والاشراف مسعودی صفحه هشتاد و پنج نام لُر و بلاد لُر را آورده و نوشته لرها بین اصفهان تا اهواز زندگی میکنند در قرن سوم هجری اصطخری در مسالک و ممالک صفحه هشتاد و دو باز از قوم لر و سرزمین لرنشین نام میبرد همچنین در همان قرن باز یاقوت حموی از لرها نام میبرد
احسنت
برو تاریخ حمدالله مستوفی رو بخون ببین چی نوشته
در سال سیصد قمری حکومت لرستان بین دوبرادر به نام بدر و منصور تقسیم شد و به ولایت بدر لر بزرگ و به ولایت منصور لر کوچک گفتند.
این گونه اشخاص که میان نظر میدن در واقع کُرد پندارهایی هستند که فکر می کنند غرب ایران همه کُرد بوده اند این جماعت هیچ منطقی ندارن