یافته، اولین پایگاه خبری دارای مجوز در لرستان

زبانزدها و کنایه‌های لکی - يافتهزبان‌زدها و کنایه‌های لکی

پژوهش و تدوین: عباس اسدی‌گوهرگوش و سلطان‌علی قادری

مترجم انگلیسی: فتح‌الله قادری‌نژاد.

ترجمه کتاب به دو زبان فارسی و انگلیسی.

تعداد صفحه:  400

انتشارات:  طهورا

لیتوگرافی و چاپ‌: گل‌آزین، پاییز 1392 تهران

قطع: وزیری

شمارگان: 1000 نسخه

بها:  20 هزار تومان

طراح جلد: الهام عباسی‌گروسی.

(جلد دوم اين كتاب توسط مؤلفین در حال تهیه است)

کتاب زبان‌زدها و کنایه‌های لکی به صورت روان و آشنا ترجمه شده و در صورت نیاز به توضیحات و گاهی بیان داستان و منطق مثل پرداخته شده است.

عبارات و زبان‌زدهای کتاب به صورت شفاهی و سینه به سینه از ریش سفیدان، بزرگان قبایل و معمرین در شهر و روستاهای کوهدشت لرستان جمع‌آوری شده است.

کتاب برای اولین بار با نگارش مخصوص لکی که تفاوت و تمایز فراوانی با نگارش قدیم (‌کردی) دارد نگاشته شده است.

برای آشنایی و خوانش روانتر عبارات لکی مقدمه ای از مبدع رسم الخط لکی برادر علی آمده است.

 

ویژگی‌های کتاب زبانزدها و کنایه‌های لکی‌:

1- استفاده از نگارش مخصوص لکی برای اولین بار (‌با استفاده از کتاب جدید قواعد دستوری در گفتار مردمان لک).

2- ترجمه عبارات به دو زبان فارسی و انگلیسی.

3- استفاده از نگارش فونتیک برای خوانش روان‌تر عبارات.

4- آمادگی برای چاپ مجلدهای بعدی.

 

 

بخش‌هايي از كتاب:

پیشگفتار

به بسم‌الله می‌خوانم خدا را                ز مشتی خاک آدم ساخت ما را

سلام و درود بی‌حد برانبیاء الهی، خصوصاً بر ختم رسالت حضرت محمد مرتضی روحی و ارواح‌العالمین لتراب مقدمه الفداء و ختم امامت حضرت بقیةالله‌الاعظم علیه السلام عجل الله تعالی فرجه الشریف. از بزرگترین موهبت‌های پروردگار که به آدمی تعلیم بخشید نعمت سخن و بیان است. از این نعمت همانند بسیاری از نعمت‌های الهی می‌توان به درستی یا نادرستی بهره برد. تأثیر کلمات چنان است که گاه آدمی را از فرش اسفل به عرش اعلی می‌کشاند.

حضرت آدم با تلقین و تکرار کلماتی مورد عنایت و لطف پروردگار قرار گرفت. برخی عبادات در دین کلامی‌اند، که سر آن امروز بر آگاهان روشن و فردا بر ما نیز آشکار میگردد! گاه بیان بلیغ و فصیح و گاه سخیف و قبیح است. عبارتی وزین و موزوزن می‌تواند دلی را شاد و سرزمینی را آباد و قلبی را ویران یا خاطری را حیران کند!

از میان انواع تعبیرات و سخن‌های گوناگون در افواه عموم، زبان‌زد یا ضرب‌المثل، به تعبیری مَتَل، نُقل و نَقل محافل و مجالس است. مَثَل؛ گفتاری موجَز و مشهور است که به قصه‌ای عبرت‌انگیز یا نکته‌ای حکمت‌آمیز اشاره دارد و از اطناب مُمِل کلام می‌کاهد. هرچه عرض جغرافیایی و طول تاریخ اقوام و گروه‌های اجتماعی که تمدن تشکیل داده‌اند بیشتر بوده، مع‌الوصف حوادث و رویدادهای بیشتری از سرگذرانده و ادبیاتشان در نتیجه، غنی‌‌‌تر و جذاب‌تر است. برای آشنایی با روش و منش، خُلق و خوی و حساسیت‌های ویژهی رفتاری و گفتاری هر قوم باید به ادبیات و خاصّه ضرب‌المثل‌ها و کنایه‌های مرسوم آنها التفات کرد. از این میان، قوم کهن لک، دارای ادبیاتی بسیار غنی، با سابقه‌ی تمدنی حدود 11 هزار تا 40 هزار سال، مورد توجه و نظر ما قرار گرفته است.

نحوه‌ی شکل‌گیری این جملات کوتاه خود داستانی دارد که در وسع این مختصر و بضاعت این حقیر نمی‌گنجد؛ اما چون به قدر تشنگی باید چشید اشاره می‌کنم که زبان‌زدها و کنایه‌ها، حاصل پندهای دانایان و پیشوایان دینی، تجربه‌های این و آن، گفتار نامداران زمانه در مواقع حساس، نتیجهی داستان واقعی یا افسانه‌ای خیالی یا تراوش شاعران و آهنگین از مطلبی ساده مناسب ذائقه‌ی پیر و حوصله‌ی جوان بوده است. دانستن این زبان‌زدها گفتن و نوشتن را آسان و زندگی را زیباتر و دل‌پذیرتر و عواطف انسانی و روابط اجتمای را غنی تر و ریشه‌دارتر می‌کند. ضرب‌المثل‌ها می‌توانند برای رونق بخشیدن به فضای سرد و بی‌روح روابط سطحی و شیشه‌ای شهری امروزه که تهفه‌ی فرهنگ سرمایه‌داری جهانی است، مؤثر و مفید واقع شود.

عشق ناب و انگیزه‌های غیر مادی، کسب رضایت الهی و خدمت بی‌منت به فرهنگ بشری و رونق بخشیدن به معاش و معاد و تلطیف روابط اجتماعی و در نهایت اعتلای فرهنگ و ادب این مرزو بوم موجب شد که این اثر را در طبق اخلاص نهاده و به تشنگان فرهنگ و معرفت تقدیم نماییم. هرچند تا کنون چند مجلد از این نوع منتشر شده است؛ اما از آن‌جایی که هر گلی بویی دارد، بدون شک خواننده‌ی منصف این اثر را متمایز از بقیه خواهد یافت.

کتاب حاضر با همت دوست عزیزم آقای عباس اسدی گوهرگوش از طایفه‌ی شاهیوند با سعه‌ی صدر گردآوری شد و با یاری دوستان اهل ادب به ترجمه و توضیح آن پرداختیم. باید اعتراف کنم که هرگز ترجمه نمی‌تواند حق عبارت را آنچنانکه هست ادا کند. همان‌طوری که هیچ تعبیری نمی‌تواند کلمه‌ی مقدس «الله» را به هر زبان دیگری برگرداند، ترجمه تعبیرات محلی که رویدادها، حب و بغض‌ها و احساسات ناب عشایر و روستانشینان را در خویش نهفته، آسان نیست. برخی عبارات مانند «پله سنگه مازی» یا «هاپی هاچی» و ... مطلقاً قابل ترجمه نیست و چاره‌ای جز این نبود که فقط به توضیح آن بپردازیم. اگر ترجمه‌ی برخی عبارات نتواسته تمامی محتوا را منتقل کند به ضعف علمی این حقیر و قوت و غنای فوق‌العاده‌ی مطلب بر می‌گردد.

در پایان لازم است از برادران بزرگوارم آقایان فتح‌علی قبادی و فتح‌علی شهبازی به خاطر تشویق‌ها، ارائه‌ی پیشنهادهای سازنده و بازخوانی این اثر صمیمانه تشکر کنم.

سلطان‌علی قادری

 

 

سآڵ کۏمیآینأ ، مۉنْیج بإکۏم (sâĺ kômyâyna, moŋïj bekôm) /

ترجمه به فارسی: یکسال صبر کردهای، یک ماه دیگر هم صبر کن.

ترجمه به انگلیسی:  You have waited for a year. Wait a month, too!

 

سۈآرأ خأڨأرئ پیآدأ نئرێ(sûâr xavaré pyâda néri) /

ترجمه به فارسی: سواره خبر از پیاده ندارد.

ترجمه به انگلیسی:  A person riding isn’t aware of a person walking.

 

سأرإم بإشکإن ، نإرخإم نأشکإن(sarem bešken, nerxem našken) /

ترجمه به فارسی:  سرم را بشکن، نرخم را نشکن.

ترجمه به انگلیسی:  Break my head but don’t break my value!

 

سأگ سآی وإژ نإمأشنآسێ(sag sây wež nemašnâsi) /

ترجمه به فارسی:  سگ صاحب خودش را نمیشناسد.

ترجمه به انگلیسی:  The dog doesn’t know its master.

کاربرد و توضیحات: کنایه از جای شلوغ و پر از هرج و مرج است.

منطق مثل: سگ معمولاً به سبب شامه‌ی خیلی قوی هیچ وقت صاحبش را گم نمی‌کند.

 

سأگ سیرأت سآی وإژ بأر (sag sïrat sây wež bar) /

ترجمه به فارسی: سگی که آبروی صاحبش را می‌برد. (کنایه از افراد آبروبر)

ترجمه به انگلیسی:  A dog disgracing its owner!

 

سإفرأ کأتێ مإکێس نئرێ(sefra kati mekis néri) /

ترجمه به فارسی:  سفره‌ی پهن شده، تعارف ندارد.

ترجمه به انگلیسی:  The table-cloth which is spread doesn’t need any offer.

 

 

 

عئڨ عئ بآر بيإن / (év é bâr bïyen)

ترجمه به فارسي: عيب در كوله بار كسي بودن.

ترجمه به انگلیسی:     The defect is in the backpack.

كاربرد و توضيحات: به كسي كه مشكل اخلاقي داشته باشد گفته میشود.

 

عئ بێ سر بإرآي دإڵإم سإز يآيأ ، ڨأ گيۉن شأقآ شألأ قأسأمأ مأرإم /

(é bi berây deĺem seziyâya, va geyon šaqâ šala qasama marem)

ترجمه به فارسي: از بي برادري دلم سوخته است و ناچاراً به جان آدم بي‌ارزشي سوگند مي‌خورم.

ترجمه به انگلیسی:

My heart is broken for not having a brother. Now I swar by the soul of the lame Shagha. (Shagha connotes a worthless person.)

كاربرد و توضيحات:  مانند: غريق به هر گياه خشكي چنگ مي‌زند.

 

عئ دؤنآ ؤ پێرأ ڨآي هأتیئ ژێرأ / (é dönâ ö pira vây hati'yé žira )

ترجمه به فارسي: از ديروز پريروز باد به زيرش افتاده است.

ترجمه به انگلیسی:  Since yesterday and the day before yesterday, he’s swollen with pride.

(This is in description of a parvenu who has just risen from a low economic position to walth.)

كاربرد و توضيحات: به افراد تازه به دوران رسیده‌ای که مبتلا به غرور و تکبر و خودستایی شده باشند گفته می‌شود.

 

عئ بێ آؤرآ مأوآرێ / (é bi âörâ mâwâri)

ترجمه به فارسي: بدون ابر مي‌بارد.

ترجمه به انگلیسی:  It is raining without clouds!

كاربرد و توضيحات: بدون مقدمه صحبت می‌کند یا بدون آمادگی کاری را انجام می‌دهد. خام و ناپخته است.

 

عأر سآ بۈ عأر ڨأشت/ كأچأڵ پآ وأ دأشت /

(ar sâ bû ar vast/ kačaĺ pâ wa dašt)

ترجمه به فارسي: اگر هوا صاف باشد و يا باراني‌، كچل بيرون مي‌رود.

ترجمه به انگلیسی:  Whether rainy or sunny, the scald-headed is out.

 

 

 

 

مسعود فرج‌الهي - تهران

 

 

 

 

دیدگاه‌ها  

#1 مجید قبادی 1398-10-04 23:38
خسته نباشید واقعاً، درود بر شما
نقل قول کردن

نوشتن دیدگاه

تذكر: نظرات حاوي توهين يا افترا به ديگران، مطابق قوانين مطبوعات منتشر نمي‌شوند

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

بازگشت به بالا