كتاب دیوان میرنوروزدیوان میرنوروز
تصحيح و برگردان: اسفنديار غضنفري‌امرايي
به كوشش و ويراستاري: اسعد غضنفري
قطع: وزيري
تعداد صفحات: 150
شمارگان: 1000 نسخه
ناشر: شاپورخواست
شابك: 1-225-260-600-978
قيمت: 12 هزار تومان
 
بخشی از پیش‌گفتار کتاب به قلم اسعد غضنفری:
بي‌ترديد ميرنوروز، مشهورترين شاعر لر زبان مي‌باشد كه آميختگي اشعارش با موسيقی لُري، موجب فراگيري اشعار او در سرتاسر سرزمين‌هاي لر زبان شده است؛ به طوري‌كه كم‌تر كسي در اين مناطق يافت مي‌شود كه بيتي از او را از حفظ نداشته باشد. نخستين بار ديوان ميرنوروز توسّط پدرم، در سال 1347 شمسي تصحيح، چاپ و منتشر شد.
پس از آن تا سال 1370 پنج بار به چاپ رسيد كه هر بار خيلي زود ناياب گرديد. چاپ‌هاي بعدي ديوان مير با عجله و از روي شتاب - بدون نظارت پدرم - با كيفيت نازل منتشر شد كه داراي اشكالات فراوان از لحاظ رعايت اصول كتابت و ويراستاري و غلط‌هاي تايپي بود.
اكنون كه بيش از بيست و چند سال از آخرين چاپ ديوان مير مي‌گذرد و كتاب ناياب شده است، تصميم گرفتم ديوان ميرنوروز را با كيفيّت بهتر و ويراستاري جديد منتشر كنم.
در چاپ جديد اشعار  لُري براي سهولت بيش‌تر در قرائت، اِعراب‌گذاري شده‌اند. برخي ترجمه‌ها رساتر و سعي شده روايات مختلف از ابيات به صورت زيرنويس آورده شود. همچنين تعداد 127 تك‌ بيت لُري به كتاب افزوده شده است. اگر چه به علّت فراگيري اشعار مير در افواه مردمان لرستان بزرگ (پشتكوه و پيشكوه) در طول سيصد سال به احتمال قريب به يقين برخي تك‌بيت‌هاي  لُري مير ممكن است اصالت نداشته باشند ولي به قول پدرم: «آن‌ها از نظر كميّت بسيار ناچيز و در عين حال از لحاظ كيفيّت، جنبه‌ي فولكلوريك آن قابل توجّه خواهد بود.»
نكته‌اي كه خوانندگان اين كتاب و ساير نوشته‌هاي پدرم بايد بدان توجّه كنند اين است كه هدف ايشان فقط حفظ فرهنگ پربار لرستان از گزند فراموشي و نابودي بوده است. چنان‌كه در مقدّمه‌ي چاپ اوّل همين كتاب مي‌نويسد: «بنده از قبول و انجام اين‌گونه امور (منظور پژوهش در حوزه‌ي فرهنگ لرستان است) هيچ‌گونه نظر مادي ندارم و از لحاظ شهرت نيز برادران عزيز لرستاني مرا آن‌طور كه هستم مي‌شناسند؛ نظرم احياي فرهنگ غني ولي ناشناخته‌ي لرستان است ...»
كسي‌كه از تمام تعلّقات دنيوي مي‌گذرد، به كنج تنهايي خود پناه مي‌برد و در كمال مناعت و وارستگي قلم به دست مي‌گيرد و مي‌آفريند، مسلماً هدفي بزرگ را در سر مي‌پروراند. او به فرهنگ سرزمينش عشق مي‌ورزد و اين عشق با تعصّبات كوركورانه و كوته‌بيني‌هايي كه متأسّفانه مبتلا‌به جامعه‌ي ما هستند مباينت دارد.
او در جايي ديگر مي‌گويد: «ضمناً در اين مدّت توانسته‌ام گويش‌هاي "لكي و لري" را در 12500 لغت روي فيش‌هاي مخصوص تهيّه و با رعايت اعراب و حروف تهجّي در دفتر جداگانه ضبط نمايد كه اميدوارم به‌ويژه اين خدمت نمايان مورد توجّه و مقبول طبع صاحب‌نظران گردد، بلكه در اين دنياي ماشيني كه روز به روز دست ما از ابزار زمان‌هاي گذشته كوتاه و ذهن‌مان با اسامي و اصطلاحات رايج محلّي و بومي بيگانه مي‌شود، اين ميراث اصيل ملّي كه به تقريب از صد، هشتاد آن‌ها ريشه‌هاي اوستايي، پهلوي و دري دارند دستخوش زوال نگردد.»[1] (كليات ديوان ميرنوروز، چاپ اول 1347، صفحه‌ي 114)
آري از ميان رفتن يك گويش محلّي برابر با نابودي تاريخ و فرهنگ شفاهي، باورها، ضرب‌المثل‌ها، فولكلور و آداب و رسوم و در نهايت هويّت يك قوم است.
اين نكته بايد دانسته شود كه اگر ايشان زادگاه ميرنوروز را جايدر، ملاپريشان را از اهالي دلفان و باباطاهر را لرستاني ذكر كرده‌اند، واقعاً به اين باور رسيده‌اند. از نظر ايشان حفظ شعر، ادبيات و دو گويش بومي (لكي و لري) و تاريخ كهن سرزمين پهناور لرستان از گزند نابودي حائز اهميّت و در اولويت قرار داشته است.
--------------------------------
پي‌نويس:
1. كتاب‌هاي لغت‌نامه‌ي لَكي و لُري، فولكلور و آداب و رسوم پس از گذشت 40 سال كه از زمان تأليف‌شان مي‌گذرد هنوز در گوشه‌ي كتاب‌خانه‌ي ‌‌پدرم خاك مي‌خورند.