ترانههاي لري فلكالافلاك
شاعر: رمضان پرورده
تعداد صفحه: 198
قطع: رقعي
ناشر: شاپورخواست
ناشر و سال نشر: شاپورخواست 1391
شابك: 9-050-260-600-978
قيمت: 12 هزار تومان
بخشی از مقدمه کتاب به قلم استاد حمید ایزدپناه:
با توجه به گذشته درخشان و تنوع در مطالب ترانه و ترانهسرایی در لرستان باید همه کسانی که میخواهند در اين حوزه فعاليت نمايند فرض است بر پایه ارزشهای زمان و گاه مکان، بر آن میراث بیفزایند.
یکی از پرکارترین اين علاقهمندان بر پایه آخرین کتابش که به همت انتشارات شاپورخواست به مدیريت آقای سیّدیدالله ستوده به چاپ رسیده کتاب "ترانهها فلکالافلاک" آقای رمضان پرورده است. آقای پرورده را از نزدیک میشناسم. همه فرزندان این خانواده، افرادی با هوش و با استعدادی پُربار و بسیار پایبند به فرهنگ قومی و زبان مادري خود ميباشند. آقای پرورده همواره از هر جهت حافظهای پر از واژهها، داستانها، قصهها و زبانزدهای قوم لُر دارد. ترانههای او گواه براين مدعا است.
آقای رمضان پرورده نه همدیار و همشهری که هم محلهایم بود. او خود مینویسد: در سال 1332 در محله "دردلاکی" (درب دلاکان) خرمآباد به دنیا آمده دورههای تحصیلی ابتدایی و متوسطه را در همان شهر به پایان رسانید و در سال 1358 در رشته علوم سیاسی از دانشگاه تهران فارغالتحصیل شد و در تمام دوره زندگی در اندیشه به نظم و سرودن ترانه به زبان بومی لُری بوده، تا شاید در قالب واژههای لُری آنچه از مناظر و مزایاي شهر و دیار خود میبیند، بهتر به تصویر و توصیفی کلامی درآورد.
و حسرت از دست دادن آنچه زمان و زمینههای نوآوری از او گرفته است را بیان کند. فکر میکنم موفق هم شده به طوری که گاه این حسرت و اندوه مویهای بر مرگ از دست دادن آن زمینه و سنت و کار و منش است. دلنازکیهای انبوه و حسرت بار او را در بیشتر آثارش میتوان یافت. "گُلوَنی"، "کُر لُر"، "رنگارنگ"، "جگایی"و"برف پیری" از آن جملهاند. آقای پرورده از آنجا دلش به نام ایران و زادگاهش لرستان گره خورده و زبانش به لُری راحتتر با قلمش غمخوار یکدیگرند، خوش بود در میدان شعر و چامه و چکامههای پارسی هم که هستی و مستی ما همه از اوست طبعی بگرداند و بسراید.
موجب خوشحالی است که ترانه و کلام آقای پرورده اینچنین گیراست و بر دلها جای میگیرد که این همه پشتوانه برای او و ترانههایش به همراه داشته است. فهرستی که او در دیباچه کتاب آورده بسیار ارزنده و درخور اهمیت است. از جمله در سال 1388 شاعر برگزیده عاشورایی شدهاند. كتاب "گلال تَش"هم مجموعه سرودههای رثایی و سوگواری اوست اینها همه نشان از گرمی در حال ترانه و بیان او دارد.
در سوگ زندهنام "علیمحمد ساکی" شهردار اسبق خرمآباد
سرو گلزار ادب ای بلبل هر انجمن ای غریب دردمندم سر برون آر از کفن
دیدهی اهل قلم لعل از لبت میجوید پس چرا در بزمشان دیگر نمیگویی سخن
چشمه ی چشم من از خونابه چون جیحون شده داغ هجرانت مغیلان گشته است بر پای من
ابر غم بر آسمان دیده ام مأوا گرفت بحر خون جاری شده از دیدهی مام وطن
رفت از این دار فنا آن باغبان غنچهها سوی اردوی بقا چون عطر خوشبوی سمن
مرغ خوشخوان ادب آن عندلیب نغمهگو عاقبت مست و غزلخوان پر زد از طرف چمن
از غمت ای سرو پر آوازهی شیرینسخن سینهام چون مادری از هم دریده پیرهن
کلک من نای نوشتن را ندارد ای دریغ ورنه صدها مثنوی گویم از آن مشک ختن
****
ای گل افسرده حالم رفتنت بهر چه بود بلبل بشکسته بالم رفتنت بهر چه بود
رنج بردن بیکران از سوز دردی جانگداز ای مه شیرن جمالم رفتنت بهر چه بود