در دورهای که ورزش به عنوان یک عشق شناخته میشد، عدهای جوان فوتبالیست با قابلیت فوقالعاده زیاد پا بر روی مستطیل سبز گذاشتند؛ مستطیل سبزی که سالهای سال تماشاگران با دیدن بازیهای چشمنوازشان روحشان صیقل داده میشد.
در دوره ای که لایک گرفتن از ایسنستاگرام و دور زدن در مناطق بالاي شهر با ماشینهای آنچنانی و حضور در پارتیهاي مسألهدار، دود و قلیان وارد زندگی ورزشکاران نشده بود؛ یک عده فوتبالیست مستعد تنها و تنها با عشق و لذت بردن از بازی به فوتبال ایران معرفی شدند؛ این عشق چنان در وجودشان زبانه ميکشید كه تمام نداشتهها را فراموش ميكردند.
براي ساعتي با فوتبالیستی همصحبت میشویم که در دورهی خود ستارهای بیبدیل در فوتبال ایران محسوب میشد، فوتبالیستی که اگر 20 سال دیرتر از سال 1345 متولد میشد بدون شک در بهترین تیمهای اروپایی بازی میکرد. توپ که در اختیارش قرار میگرفت؛ لرزه بر اندام مدافعین مقابلش مستولی میشد و به راحتی آب خوردن با دریبلهای دلنشین ضمن خلق موقعیتهای گلزنی، تماشاگران روی سکوها را به وجد ميآورد.
صحبت از شماره 7 محبوب و نجیب استقلال و تیم ملی ایران - مجید نامجو مطلق – است كه اخيراً به عنوان سرمربي تيم گلگهر سيرجان به خرمآباد آمد و ما در لابي هتل ساليز، با او به گفتوگو نشستيم:
خیلی از مردم هنوز هم بازی شما در تیم ملی مقابل الجزایر را به یاد دارند و از آن بازی به عنوان بهترین بازی شما یاد می کنند. در این خصوص نظر خودتان چیست؟
بازی با الجزایر چون در ایران برگزار میشد و تعداد بیشتری از مردم آن بازی را دیدند. نظرشان این است که بهترین بازی من بوده است؛ ولی به نظر خودم در مسابقات آسیایی پکن در مقابل کره جنوبی که تازه از جام جهانی برگشته بود بهترین بازیام را انجام دادم. در این بازی تیم ما خیلی تحت فشار بود و بازیکنان کرهای پرس شدیدی بر روی ما داشتند؛ ولی هر وقت توپ به من میرسید؛ استپ میکردم؛ دریبل میزدم و بازی را آرام میکردم تا تیم ما از زیر فشار خارج شود. بردن آن بازی خیلی برای مان شیرین و ماندگار شد.
خیلیها سبک بازی شما را فانتزی میدانند؛ بازیکنی که خوب دریبل میزد، به بازی سرعت میداد،تحت فشار بازی را آرام میکرد و کمتر درگیر میشود. نظر خودتان چیست؟
خیلی هم فانتزی نبودم، شما از کسانی که روبهروی من بازی کردهاند بپرسید توی هر مسابقهای تکل میزدم و میجنگیدم ولی به خاطر سبک بازیام بیشتر احساس میشد فانتزی باشم، در بازی مقابل کره جنوبی بالای 50 تکل زدم.
مرگ تلخ و غمانگیز "رضا احدی" باعث شد مقداری با لحن تند مسوولین باشگاه استقلال را خطاب قرار دهید؛ از رفتن همبازی و کاپیتان تیمتان خیلی ناراحت شدید. چرا احدی اینچنین غریبانه رفت؟
رفتن رضا احدی خیلی مرا اذیت کرد. رضا سالها برای استقلال زحمت کشید. بااخلاق و متین بود. وقتی شنیدم رضا در اوج تنهایی دنیا را وداع گفت؛ احساساتی شدم و به قول شما با لحن تندی صحبت کردم. ببینید من میگویم همهی پیشکسوتان فوتبال نباید مربی باشند و تیم در اختیارشان باشد، ممکن است یک نفر بازیکن خوبی بوده ولی استعداد مربیگری نداشته باشد و دلایلی دیگر؛ اما بحث رضا احدی چیز دیگری است، احدی دارای رزومهای درخشان بود. آخرین کلاسهای به روز مربیگری را طی کرده بود، بازیکنانی چون وحیدطالبلو؛ مجتبی جباری؛ آندو تيموريان، امیرحسین یوسفی و خسرو حیدری محصول تلاشهای رضا احدی بودند؛ پس این آدم پتانسیل داشته است و میتوانست در جایگاههای بالاتر آزمایش شود، ولی متاسفانه یک سری مسائل هست که نمیشود بازگو کنم؛ همین عوامل نگذاشتند رضا احدی به حق خود در فوتبال برسد.
فوتبال امروز ما تهی از بازیکنان خلاقی شده است که به زبان فوتبالی "بازی را دربیاورند". چرا؟
بله کاملا قبول دارم، سالهای سال است که فوتبال ما مثل ناصر محمدخانی، مثل عبدالعلی چنگیز مثل فرشاد پیوس که در سختترین شرایط بازی را عوض میکردند ظهور نکرده است و در این زمینه خلاء محسوسی احساس میشود؛ همین تفاوتها است که کیفیت بازیکنان را در دورههای مختلف مشخص میکند.
تکل اکبر یوسفی و دوری یک سالهی شما از فوتبال از آن خاطرهی تلخ بگویید.
اول این که آقا اکبر از دوستان عزیز من است و ما با هم رفیق هستیم، در بازی پاس و استقلال در یک صحنه برای توپ تکل زدم که ایشان نیز با تکل آمدند و مچ پای من شکسته شد و تا یک سال و سه ماه از میادین به دور بودم. در حالی که در یک قدمی انعقاد قرارداد با پاریسن ژرمن بودم آن مصدومیت همه چیز را خراب کرد. البته بعد از مصدومیت چند سالی برای تیم ملی بازی کردم.
كار کثیف دلالی در لیگ دسته اول ... شما به اين موضوع اعتقاد داريد؟
فقط در لیگ دسته اول نیست؛ متاسفانه فوتبال ما آلوده شده است و این جریان ریشه دوانده است و به این سادگیها پاک نخواهد شد، در لیگ دسته اول که نظارت دقیقی وجود ندارد شرایط خیلی سخت است. چند سال قبل چند نفری که تخلفات شان محرز شده بود محروم شدند ولی بعد از مدت کوتاهی به لیگ دسته اول منتقل شدند و روز از نو روزی از نو! اگر مسجل شده است که تخلف صورت گرفته و فضا آلوده شده نباید دیگر اجازه ی کار پیدا میکردند ولی انگار نمیشود... بنده وقتی تیم داشتهام همیشه لیست دلخواهم را به مسوولین باشگاه داده و خودشان برای صحبت با بازیکن جلو رفتهاند و هیچ وقت با نظر دلالها و مستقیم با بازیکنان وارد مذاکره و مباحث مالی نشدهام.
بیشترین مبلغ قرارداد شما در فوتبال چقدر بوده است؟
در دورهی ما به شکل امروزی پولی وجود نداشت، فوتبال دلی بود و تنها با عشق بازی میکردیم، ولی بیشترین مبلغ پول دریافتیام در فوتبال از قطر بود که 50 یا 60 میلیون گرفتم، در داخل ایران هم در مقطعی که برای کشاورز بازی میکردم برای دو فصل 6 میلیون گرفتم که در آن زمان تقریبا جز گرانترین قراردادها بود.
فضای مدیریتی در فوتبال امروز کشور را چگونه ارزیابی میکنید؟
در آن دوران اکثر آنهایی که مسوولیت امور باشگاهها و فدراسیون را بر عهده داشتند آدمهایی بودند که سالها در ورزش و فوتبال حضور داشته و بازی کرده بودند، شرایط را درک میکردند و میدانستند چه مواقعی چه تصمیمی صحیح است. متاسفانه امروز فوتبال ما پر از آدمهای غریبه شده و همین عامل برای پسرفت فوتبال کافی است.
چند بار در دوران بازی به خرم آباد آمدهاید؟
فکر کنم 4 بار به خرمآباد آمدهام؛ با تیمهای استقلال و تهران الف در لیگ قدس، همیشه مردم لرستان و خرمآباد را دوست داشتهام و برایشان احترام قائلم؛ لرستان دارای فوتبالیستهای متعصبی بوده و هست که فوتبال را با تمام وجودشان بازی می کنند؛ نفراتی چون حسن حسینبیگی و مرحوم ناصر میرزایی که بنده بارها در مقابلشان بازی کردهام از سمبل و اسطورههای فوتبال لرستان محسوب میشوند.
به عنوان سوال آخر؛ چرا پس از سالها حضور در استقلال به پرسپولیس رفتید؟
پس از آن که مصدوم شدم؛ استقلالیها مرا فراموش کردند؛ در مقابل مسوولین باشگاه پرسپولیس و شخص امیر عابدینی مرا برای مداوا به آلمان فرستاند و مدتها درمان مرا پیگیری کردند. بنده نیز به احترام این توجه، برای پرسپولیس بازی کردم. ولی قلباً استقلالی هستم و همیشه موفقیت این تیم را خواستارم.
گفتوگو از: رضا طولابی / خرمآباد
قابل ذكر است بازي تيمهاي خيبر خرمآباد و گلگهر سيرجان در هفته بيست و سوم ليگ دسته اول فوتبال كشور با تساوي 2 بر 2 به پايان رسيد.