شهر خرمآباد به دلیل موقعیت جغرافیایی و وجود کوههای سر به فلک کشیده، همیشه دارای ورزشکارانی با قدرت بدنی بالا و سختکوش بوده است؛ ورزش کوهنوردی در تار و پود مردم دیار مفرغ، ترانه و بلوط جای دارد.
این هفته با دعوت از مصطفی حیدری کوهنورد باتجربهی لرستانی در خصوص آخرین صعود پرماجرا و جذاب به هیمالیا با وی به گفتگو نشستیم که در ادامه تقدیم می شود.
مصطفی حیدری از چه زمان کوهنوردی را آغاز کرد؟
از سال 1367 و درحالیکه 18 ساله بودم کوهنوردی را آغاز کردم. با توجه به این که دور تا دور خرمآباد را کوههای بلند فرا گرفته است، به صورت خودجوش به کوهنوردی علاقهمند شدم، همراه با هممحلهایهایم (علی نظری، روح اله کریمی، علی دولتشاهی) به کوههای اطراف شهر میرفتیم.
آیا از امکاناتی که در اختیار شما است راضی هستید؟
با تمامی تلاشهایی که هیات کوهنوردی انجام میدهد ولی هنوز هم با مشکلات و کمبودهای فراوانی مواجه هستیم. در اکثر مواقع جهت صعود به قلل مختلف از جیب شخصمان هزینه میکنیم. مشکلات شدید مالی هیات اجازه نمیدهد ورزشکاران لرستانی آنطور که شایستگی دارند پیشرفت نمایند.
ویژگیهای یک کوهنورد خوب چه مواردی است؟
توانایی فنی بالا، مسیریابی و آمادگی جسمانی و روانی از کلیدیترین ویژگیهای یک کوهنورد خوب است.
مهمترین صعودهایی که داشتهاید نام ببرید؟
سفیدکوه- هشتاد پهلو- گرین- دماوند- اشترانکوه- دماوند- یافته- سهند سبلان- شیرکوه یزد- یخچال همدان- توچال- آسمان کوه گیلان
چگونه تصمیم گرفتید به ارتفاعات پدرکوه یخ، "مستاق آتا" از رشته قلل هیمالیا صعود کنید؟
از طریق فراخوان اعلام شده، بنده متوجه شدم که حسن نجاریان تحت عنوان تور خصوصی جهت صعود به رشته قلل هیمالیا فراخوان دادهاند. پس از بررسی تصمیم نهایی را گرفتم و بهاتفاق دو نفر دیگر از همشهریها آمادگی خود را اعلام کردیم. دو ماه قبل از صعود در دماوند-اشتران کوه و کهار کرج تمرینات خود را انجام دادیم؛ و سی و یکم تیرماه به سمت چین پرواز کردیم.
چه مقدار هزینه برای این صعود صرف کردید؟
35 میلیون تومان جهت خرید تجهیزات و لوازم همچنین ورودی پرداخت کردیم.
35 میلیون تومان جهت خرید تجهیزات و لوازم همچنین ورودی پرداخت کردیم.
سختترین لحظهی صعود شما در "موستاق آتا" چه زمانی بود؟
در ارتفاع 5500 متری به علت مشکل گوارشی از تیم جا ماندم، مجبور شدم به کمپ برگردم. تیم تا ارتفاعات 6800 متر و جهت هم هوایی صعود کرد و بازگشت. پس از مشورت با سرپرست گروه و اعلام اینکه از نظر بدنی آمادگی پیدا کردهام.تصمیم سختی گرفتم و قرار شد برای هم هوایی بهصورت انفرادی تا کمپ شماره 3 بالا بروم. روز بعد و درحالیکه آمادهی حرکت بودم، بارکش به سراغم نیامد. مجبور شدم تنهایی کولهام را برداشته و راهی شوم. وقتی به کمپ شماره یک رسیدم بارش باران و برف شدیدی در جریان بود. شدت بارش پس از مدتی آنقدر شدید شد که باعجله خودم را به داخل چادر یک تیم خارجی انداختم. پس از نیم ساعت که وضعیت جوی بهتر شد به چادر خودم مراجعه کردم. در ارتفاع 6500 متری و در حالی که منتظر همتیمیهایم بودم شرایط ناپایدار جوی باعث شد تا سه روز دوستانم نتوانند بالا بیایند و حتی هیچ تیمی در آنجا حضور نداشت. شرایط بسیار طاقتفرسایی داشتم. تا صبح چند بار با بیل اطراف چادرم را از برف پاک ساری میکردم. روز چهارم با دیدن یک گروه آلمانی احساس کردم دوباره به زندگی برگشتهام.
تلخترین اتفاقی که در این صعود با آن مواجه شدید بیان کنید؟
فوت یک کوهنورد آلمانی به دلیل ایست قلبی و یک کوهنورد چینی به دلیل سقوط در درهی برقی و یخی از تلخترین اتفاقتی بودم که با آن مواجه شدم. متأسفانه به دلیل برخی سنتها و رسوم چینیها حاضر نشدند جهت انتقال جسد به پایین اقدامی انجام دهند که پس از چند روز و با توجه به اینکه خانوادهی ورزشکار آلمانی مبلغ ده هزار دلار هزینه کردند نیروهای امدادی چین جسد را به پایین کوه منتقل کردند.
از لحظات واپسین صعود برایمان بگویید؟
ساعت 12 شب به سمت قله استارت زدیم تا ساعت 4 صبح برفکوبی کرده و بالا رفتیم. هرچقدر بالا میرفتیم کار سختتر میشد. سرپرست گروه در ارتفاع 7100 متری و جهت جلوگیری از تلفات جانی تصمیم به بازگشت گرفت؛ و به این شکل داستان صعود 21 روزهی ما خاتمه یافت.
* اين مصاحبه در نشریه «ورزش لرستان» به تاريخ چهارشنبه 25 شهریور 94 منتشر شده است
بازنشر در پایگاه خبری یافته
بازنشر در پایگاه خبری یافته
دیدگاهها