عباس دارايي: از هنگامه وزیدن نسیم قانونگرایی در ایران تا کنون ۱۰۸ سال میگذرد. انقلاب مشروطه تغییراتی در بنیانهای اجتماعی، سیاسی و فرهنگی به وجود آورد.
مهمترین محصول این تحولات روزنامهنگاری و آزادیخواهی بود. از درون اوضاع آن زمان و استقرار قوه مقننه که حاصلش خارج شدن از تکصدایی بود خبرنگاری شکل گرفت.
از آن روز تا به امروز خبرنگاران پارلمانی نقش مهمی در هدایت افکار جامعه داشتهاند. اکنون که در آستانه سال ۱۳۹۴ که موسوم به انتخابات دوره دهم مجلس شورای اسلامی هستیم؛ با دوست و همکار خبرنگارمان مسعود فرجالهی که یکی از اهالی رسانه و شخصیتی فرهیخته در حوزه روزنامهنگاری لرستان و شاید کشور بوده و در مجلس شورای اسلامی مشغول به انجام وظیفه است به گفتگو نشستهایم تا از منظر وی نگاهی به نمایندگان استان لرستان در مجلس شورای اسلامی و روند رویدادها این قوه داشته باشیم.
حاصل این نشست دوستانه در پی میآید:
اهمیت و وظایف یک خبرنگار پارلمانی برای مخاطبان شرح بدهید و اصولاً چه نقشی در جامعه ایفا میکنند؟
یک خبرنگار پارلمانی برای انتقال صحیح خبر به جامعه ضرورت دارد علاوه بر خبرنویسی، در ارتباط با طرحها و لوایح، ارائه تذکر و اخطار قانون اساسی، تنظیم سخنرانی (نطق) میاندستور نمایندگان، مصاحبه با مسوولان دولتی در ارتباط با مجلس شورای اسلامی، نمایندگان مجلس، نحوه ارائه بودجه و مراحل رسیدگی آن، برنامه 5 ساله توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، چگونگی مصوبهنویسی، دایره واژگانی مرتبط با مسائل اعم از حقوقی، اقتصادی و سیاسی، استیضاح و سؤال از وزرا، سؤال از رئیس جمهور و عدم کفایت آن و آییننامه داخلی مجلس از اطلاعات جامعی همراه با تجربه برخودار باشد. اگر خبرنگاری که دارای این آگاهیها باشد در جلب رضایتمندی مخاطبان و در آخرالامر اقناع جامعه موفق است. هر چند خبرنگار پارلمانی میتواند در یکی از حوزههای تخصصی اعم از سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و ورزشی خود را توانمند کرده تا بهرهوری بیشتری نشان بدهد. این توضیح که دادم هم وظایف یک خبرنگار پارلمانی و هم نقش آن در جامعه است. در واقع یک خبرنگار پارلمانی با داشتن این آگاهیها در قامت یک ارزیاب متخصص و متبحر میتواند و به عنوان چشم دوم جامعه ایفای نقش کند.
از چشم دوم صحبت به میان آمد قدری واضحتر این عبارت را شرح دهید.
روشن است! خبرنگار پارلمانی پلی بین مردم و نمایندگان هستند. اگر از سابقه و تجربه کافی برخودار باشند با ارائه گزارش و یادداشتهای مؤثر میتوانند راههای سنجش و عملکرد مجلس را برای جامعه هموار سازند. این یعنی بیداری، که منجر به پویای جامعه میشود.
آیا خبرنگار پارلمانی در ارائه خبر برای مردم منعی ندارد؟
نه! چون در اصل ۶۹ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران بر علنی بودن مذاکرههای مجلس شورای اسلامی تاکید شده است مانعی وجود ندارد. در این اصل این گونه آمده: گزارش کامل آن از طریق رادیو و روزنامه رسمی برای اطلاع عموم منتشر شود. این از برجستگیهای قوه مقننه است که در سایر حوزههای خبری دیگر نمیتوان مشاهده کرد.
خب! در مجلس قبل از انقلاب اسلامی پوشش خبر چگونه بوده است؟
نکته خوبی گفتید. پس از صدور فرمان مشروطیت در سال ۱۲۸۵ شمسی رنسانسی در عرصه آزادی خواهی به وجود آمد. انقلابیون مشروطه طلب که به مجلس شورای ملی راه یافتند یکی از بزرگترین دستاوردهای بزرگ خویش که برگرفته از قانون اساسی بلژیک بود در قالب قانون اساسی یعنی همان آزادی مطبوعات به ثبت رسانند. به نظرم اصل ۱۳ قانون اساسی مشروطه است که به مذاکرههای مجلس پرداخته است. در آنجا آمده: «تمام مذاکرات مجلس را روزنامه ها بدون تحریف و تغییر معنی میتوانند به چاپ رسانند تا عامه ناس از مباحث مذاکره و تفصیل گزارشها مطلع شوند».
با توجه به اصل ۶۹ قانون اساسی ابهامی در ذهن ایجاد میشود آن هم جلسه غیرعلنی است. مصوبات آن چگونه است؟
جلسه غیر علنی در شرایط اضطراری به تقاضای رئیس جمهور یا یکی از وزرا یا 10 نفر از نمایندگان تشکیل میشود. مصوبات آن در صورتی معتبر است که اعضای شورای نگهبان در جلسه حاضر باشند و به تصویب سه چهارم مجموع نمایندگان برسد. گزارش و مصوبات جلسه غیر علنی باید پس از بر طرف شدن اوضاع اضطراری برای اطلاع عموم منتشر شود.
مهمترین قوانینی که یک خبرنگار پارلمانی باید از آنها اطلاع داشته باشد از نظر اهمیت کدامند؟
همان طور که قبلاً گفتم خبرنگار پارلمانی خبرنویس صرف نیست، بلکه باید تیزیبن، مسوولیتپذیر، آگاه به مسائل روز و تشخیص و شناخت کافی از نقاط ضعف جامعه داشته باشد. به هرحال یک خبرنگار پارلمانی بیشتر با ۱۰ اصل قانون اساسی برای انعکاس اخبار سر و کار دارد که عبارتند از: ۶۵، ۶۹، ۷۴، ۷۵، ۸۴، ۸۵، ۸۶، ۸۹، ۸۸، ۹۴٫ علاوه بر این آییننامه داخلی مجلس قطبنمای خبرنگار پارلمانی است.
خب! شما به عنوان یک خبرنگار پارلمانی که لرستانی هستید نقش نمایندگان لرستان را در 9 دوره نمایندگی بعد از انقلاب اسلامی چگونه ارزیابی میکنید؟
اگر بخواهم ارزیابی داشته باشم، بحث مفصلی میطلبد که در این مقال نمیگنجد. اما به این نکته اشاره میکنم. حقیر یک سال آخر دوره هشتم و اکنون قریب به 3 سال از دوره نهم در اکثر جلسات علنی مجلس شورای اسلامی حضور داشتهام. در بدو ورود به ذهنم رسید کار صرف خبرنویسی را رها کنم. زیرا معتقد بودم کار خبری صرف مقطعی است و آن چنان که بخواهی عایداتی ندارد. در نتیجه دست به یک سری پژوهش با محوریت نمایندگان استان زدم. تصمیم گرفتم کار تدوین دانشنامه رجال پارلمانی لرستان را بعداز انقلاب آغاز کنم، هر چند کار طاقتفرسایی است و احتیاج به وقت کافی و حمایت مادی و معنوی دارد ولی به خاطر عِرق به سرزمین مادریام لرستان آن را آغاز کردهام. در هفتهای که جلسات علنی برگزار هست به مجلس می روم و با جدیت سعی در جمعآوری آرا و نظرات نمایندگان لرستان از دوره اول بعد از انقلاب تا حال دارم. وقتی انبوهی از اطلاعات به دستم میرسد با دنیای از تحولات روبرو میشوی که در فراز و فرود توسعه لرستان نقش بهسزایی داشته است. اگر خداوند توفیق دهد مجموعهای خواندی و مؤثر در تاریخ لرستان خواهد شد.
حال میتوانید برای روشن شدن ذهن مخاطبان نمونهای که در توسعه لرستان میتوانست نقش داشته باشد بیان کنید؟
نمونه که فراوان است. چه در جهت منفی و چه در جهت مثبت. به عنوان مثال ما اگر شهید سيد فخرالدین رحیمی را میداشتیم به طور قطع اکنون وضعیتمان اینگونه نبود. او مرد مبارزی بود با مقام معظم رهبری دوستی دیرینهای داشت. درست موقعی که ما از او محروم شدیم لرستان احتیاج به حضور شخصیتی مثل ایشان داشت. کسانی هم بودند به واسطه مردم انتخاب شدند به مراتب بالایی در قوههاي مختلف رسیدند اما برای لرستان مؤثر نبودند. بعضیها هم آن قدر توان نداشتند که دورانی که امکانات و توسعه به وسیله دولتها به استانها اختصاص مییافت برای استان کاری بکنند.
خب! با این وجود ما نتوانستهایم از دولتها آن طور که شایسته است حقوق خود را مطالبه کنیم. آیا برای این اتفاق نامیمون دلیلی خاصی دارید؟
دلیل چه عرض کنم، غمنامهای دارم. بقول حضرت حافظ: نمیترسی ز آه آتشنیم؟!
چرا باید ترسید؟! یعنی نباید گفت؟!
«ترس ما همه از بیم بلا بود/ اکنون ز چه ترسیم که در عین بلاییم!» بله که دلیل خاصی دارد. این به خود ما و مردم استان بر میگردد که در انتخابها درست عمل نکردهایم. ماها وقتی معیار انتخابمان طایفگی است و هیچگاه شایسته بودن و توانمندی را ارجح ندانستهایم. باید حال روزمان این گونه باشد. این یک بُعد قضیه است. بُعد دیگر سیاسیونی هستند که فقط غم خود را میخورند تا این که به نوای برسند. هم و غم این گونه افراد استفاده برای کسب مناصب است و هیچ گاه نقشی برای توسعه لرستان ایفا نکردهاند. در اتحاد این دو بُعد غم نامه لرستان سروده شده است.
به نظر شما برای برون رفت از این وضعیت توسعه نیافتگی لرستان چه باید کرد؟
کار سختی است، اما شدنی. ماها که رسانهای هستیم باید از خودمان شروع کنیم. این واقعیت است که میخواهم عرض بکنم. در استان ما هنگامی که شخصی را به مجلس میفرستیم از او بت میسازیم. بعد مدتی شروع به تخریب میکنیم چرا این اتفاق میافتد؟ پاسخ روشن است ما اگر دور ور یک نامزد نمایندگی جمع میشویم همه خواسته شخصی داریم به محض این که نامزد مورد نظر به مجلس راه یافت. سیل درخواستهای شخصی را شروع میکنیم بیآن که بدانیم وظیفه اصلی یک نماینده مجلس چیست. او را در بین خواستهها محصور می کنیم. اگر انجام داد در قبال رای داده شده میگذاریم. اگر هم خواسته برآورده نشد ژست تکنوکرات را به خود میگیریم و تخریب را با ادبیات توسعه شروع میکنیم و آن قدر این کار ادامه مییابد که شخص نماینده مستأصل میشود. رقبای سیاسی هم فرصت را غنیمت شمرده و میداندار جریان میشوند. نتیجه این که 4 سال که باید یک نماینده وقت را صرف کلان توسعه کند به نزاعهای بیحاصل میگذراند. آخرالامر مدیرانی که هم حاصل این نزاعها بوده رمقی از خود برای زنگار زدایی چرخ توسعه نشان نمیدهند. تکرار این چرخه معیوب لرستان را به این حال روز درآورده است. برای این که حرکت کنیم باید ما شأن نمایندگان را بدانیم. در انتخابها چهرههای تأثیرگذار ملی را بیابیم. اگر کسی فاتحهخوانی بیشتری آمده بود دلیلی برای خوب بودنش ندانیم. متاسفانه این بدعت بد در بین ما لرستانیها نهادینه شده است. اگر به کسی رای میدهیم از او انتظارات بیجا داریم. میخواهیم در تمام مراسمهاي ما شرکت کند والا دیگر نماینده خوبی نیست. با چه زبانی باید گفت مهمترین وظیفه نماینده مجلس اول قانونگذاری؛ دوم نظارت بر اجرای قانون است. نه این که برای دندان درد هم به نماینده متوسل شد. آن نمایندگانی که این گونه رفتارها را در طول 9 دوره بعد از انقلاب باب کردهاند از لحاظ شأن نمایندگی در اقل بوده و با این ترفندها لرستان را به این روزگار رساندهاند.
نمایندگان برای جلوگیری از رفتارهای ناهنجار که منجر به تنزل شأن نمایندگی میشود در این دوره از مجلس شورای اسلامی چه تمهیداتی دیدهاند؟
طرح خوبی در دست اقدام است که یک فوریت آن به تصویب رسیده است. آن هم استانی شدن انتخابات است. هر چند بعضی نمایندگان ادوار سعی در مسکوت شدن این طرح دارند، اما به نظرم طرح جالبی است مزایای خوبی به دنبال دارد. رنگ طایفتگی و عشیرهای به شدت فروکش میکند. مردم به سراغ چهرههای ملی و تاثیرگذار میروند. انتخاب اصلح به درستی و با فراخ بال برای مردم صورت میگیرد. نخبگان در انتخابات ورود پیدا میکنند. معیارهای انتخاب تغییر میکند. حاصل آن هم جمع نخبگانی نمایندگان است. امید دارم که هر چه زودتر این طرح به صحن علنی بیایید.
اگر مایل باشید قدری آهنگ سؤالات تند کنیم تا به مطالب بیشتری راجع به نمایندگان کنونی یعنی دوره نهم برسیم؟
بفرمایید.
مقصودمان از سؤال این است میخواهیم بدانیم نظر شما راجع به تک تک نمایندگان استان چیست و آن ها را چگونه ارزیابی میکنید؟ حال از جنوب استان لرستان با حوزه انتخابیه پلدختر جناب دکتر علی کائیدی شروع میکنیم.
بهتر است در مورد ایشان خاطرای بگویم. در ایام انتخابات به کسی گفتم که به رقیب ایشان رای بدهد. به لحاظ نسبت فامیلی پذیرفت اما با اکراه! برایم جای سؤال بود چرا با اکراه پذیرفت. دلیل را جویا شدم. جواب خوبی شنیدم. تا این که در مدت 3 ساله کنونی از ایشان انسانی تلاشگر، بیریا و خدمتگزار برای تمام افراد حوزه انتخابیه بدون شائبه برتری دیدم و پی به دلیل اکراه ان فرد در ایام انتخابات و توضیحاتش شدم. ایشان شخصیتی متین و بیادعا و پیگیر امورات حوزه انتخابیه بوده و در این چند سال کارهای خوبی هم انجام داده است.
حوزه انتخابیه کوهدشت: الهیار ملکشاهی؟
از دو منظر باید به ایشان نگریست. اول شخصی، که ایشان انسانی نجیب و مدیر هستند همین توانایی او را تا رئیسی کمیسیون قضایی کشانده است. دوم، کوهدشت سیاسی، با هر قابلیتی وارد میدان کوهدشت سیاسی بشوی در لابه لای جریانات سیاسی برای حوزه انتخابیه آن طور که بخواهی نمیتوان نمود داشت. من میپرسم؟! کوهدشتی که دارای چهرههای ملی و تاثیرگذار است چرا باید هنوز از هزاران درد رنج بکشد؟! اگر کوهدشت را با رفسنجان مقایسه کنیم چه فرقی میکند؟ پسته آنجا برند جهانی دارد و انار سیاب در داغ معرفی مانده است. مشکل کجاست؟ جواب این است :«در کوهدشت همه از امنیت حرف میزنند.» بی پرده میگویم آقای ملکشاهی اگر هم رئیس مجلس بشوند که لیاقت هم دارد باز هم به خاطر کشمکشهای سیاسی که در کوهدشت وجود دارد در این جدالها توان خود را از دست میدهد. البته نه تنها ملکشاهی هر کسی هم نماینده بشود کاری نخواهد کرد تا تغییر اساسی حاصل نشود.
حوزه انتخابیه خرم آباد و دوره چگنی: ابراهیم آقامحمدی؟
– اگر آقامحمدی 10 بار دیگر برای انتخابات بیایند دوباره به ایشان رای میدهم. این اعتقاد قلبی من است. ایشان انسانی انقلابی، معتقد، صادق و سادهزیست هستند. سر سوزنی ریا در وجودشان احساس نکردم. علاوه بر اینها اهل قلم و بسیار پر مطالعه هستند. اما گستردگی حوزه انتخابیه، جوانان بیکار تحصیل کرده، کارخانههای تعطیل شده و مزید بر آن تغییر دولت گره لرستان را برای گشایش سفتتر کرده است. از سویی دیگر مطالبه نابهجا برخی برای کار شخصی، و مرکز استان بودن حوزه انتخابیه سنگینی وظیفه نمایندگی را بر دوششان دو چندان کرده است. چون که اهل معامله نیست و منافع مردم را بر منافع سیاسیون بیخیر برکت ترجیح میدهد، مدام دچار چالش است. این را به ضرس قاطع عرض میکنم هیچگاه جانب کسی را به ناحق نمیگیرد حتی اگر فرزندش باشد. تمام هم و غمش احیا کارخانههای تعطیل شده لرستان است. البته مجتمع کشت و صعنت را به سر مقصود رساند.
و دكتر ایرج عبدی؟
– خب! مرکز استان معضلات فراوانی دارد، نماینده مرکز استان با سیلی از خواستههای فرا منطقه ای روبهرو است. بیشتر این خواستهها محلی از اعراب ندارند. با این حال ایشان در شعار تبلیغاتی گفتند: من رویای دارم. همچنان برای تحقق این رویا به واقعیت به جد در پی آبادانی حوزه انتخابیه است.
حوزه انتخابیه سلسله و دلفان: حجتالله سوری؟
سوری خصوصیات منحصری دارد. نجیب، آرام و بیادعاست. ایشان توسط اتحادیه اروپا تحریم شدهاند. دو شهرستان الشتر و نورآباد با آن همه گستردگی و انبار شدن مشکلات فراوان در دورههای گذشته، نبود هیچ کارخانهای در این حوزه انتخابیه، سیل درخواست جوانان تحصلکرده بیکار از یک طرف، تقابل سیاسیون منفعتطلب از طرف دیگر مهمترین چالشهای پیش روی ایشان است. البته تا حدودی زمینه تفکیک دو شهرستان به دو حوزه انتخابیه را محقق ساخته است. اما چون این طرح ملی بوده، هنوز در کمیسیون شوراها و امورداخلی کشور هست. جناب سوری یک بدعت بد نهادینه شده را هم تا حدودی کمرنگ کرده است. آن هم، کوتاه کردن دست واسطههاست، که بین مردم و وکیلشان به نحوی غیر متعارف بهرهبرداری میکردند.
حوزه انتخابیه بروجرد: علاءالدین بروجردی؟
رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی، دیپلماتی حرفهای، که از فرصتها برای خودش خوب استفاده میکند.
و بهرام بیرانوند؟
انسانی که برای انقلاب به درجه رفیع جانبازی نائل آمده است. صریح و رک بودن در دفاع از حقوق حوزه انتخابیهاش. اينها را كه كوتاهتر بيان ميكنم به اين دليل است كه ارتباط خبري كمتري با آنها دارم. برداشت شخصي و اجتماعي خويش را عرض ميكنم.
حوزه انتخابیه دورود و ازنا: عباس قائدرحمت؟
انسانی پر تحرک و جسور
حوزه انتخابیه الیگودرز: محمدتقی توکلی؟
ایشان شخصی کاردان هستند. با تعاملی که دارند بسیاری از معضلات حوزه انتخابیهاش را حل کرده است. هر چند داغ درگذشت فرزند برایش در ایام نمایندگی جانسوز بوده، اما به جد پیگیر حل مسائل و معضلات حوزه انتخابیه با نگاه کارشناسی است. چون مدیر اجرائی قوی قبل از نمایندگی بوده، به دقت نظرات کارشناسی و زیر و بم مشکلات را تببین میکند.
به عنوان آخرین سؤال: موضوع یادداشت شما درباره صغر سن یکی از نمایندگان ادوار كه در پايگاه خبري يافته منتشر شد به کجا منتهی شد؟
– بر حسب وظیفه این یادداشت را نوشتم. دیدم کار شایستهای نیست. البته با بسیاری از بزرگان در مجلس صحبت کردم. این کار را ناشايست دانستند. درست نیست کسی که عمری را پشت سر نهاده و بعد از گذشت ۷۸ سال، دوباره در تکاپوی صغر سن بیافتد. گیرم قانون به او این اجازه را داد. آیا شرعاً این کار درست است؟! اگر او به این موضوع از قبل اطلاع داشته، چرا این همه سال حقیقی را کتمان کرده است؟ پس ایشان وقتی که نماینده مردم شدهاند با هویتی که متعلق به خودشان نبوده شرکت کرده است. خوب از همان ابتدا این صغرسن را انجام میداد تا اکنون شائبهای پیش نیاید. به هر حال من از مراجع عظام استفتا میکنم و با بیشتر نمایندگان مجلس مصاحبه کردم. همه به اتفاق آرا این امر را مذموم دانستند. بر اساس تکلیف و وظیفه در آینده نه چندان دور مصاحبهها را منتشر خواهم کرد.
و سخن آخر؟
حافظ آراسته کن بزم و بگو واعظ را که ببین مجلسم و ترک سر منبر گیر
منبع: بلوطستان
بازنشر در پایگاه خبری یافته
بازنشر در پایگاه خبری یافته
دیدگاهها
پیشرفت بشریت تنها ناشی از وجود افرادی است که بصورت انتقاد آمیزی تفکر می کنند.(لاوروف)
کاش این نظر و دیدگاه خبرنگار پارلمانی پر توان لرستانی نگاه و نظر انتقادی بود، با این حال جامعه شناسان در ارزیابی نقش و جایگاه سیاستمداران دچار اغتشاش فکری شده اند.
"افکار عمومی موش آزمایشگی نیست"
مقام معظم رهبری:
بعضی افراد خیال می کنند که افکار عمومی،منطقه ی آزاد و بی قید و بندی است که هر کار خواستند،با آن بکنند!افکار عمومی موش آزمایشگاهی نیست که هرکس هر کار خواست،بتواند بکند.با تحلیل های غلط، شایعه سازی، تهمت، به ایمان،عواطف، باور ها و مقدسات مردم آسیب می زنند.این که درست نیست..."
(برگرفته از کتاب منشور رسانه از دیدگاه رهبر انقلاب)
1. صداقت رفتار حرفه ای و ژورنالیستی و گفتار ایشون که در حرف و عمل یکی است و مانند بسیاری خبرنگارنماها نیست که صرفا برای پول حاضر به هرکاری حتی بردن آبروی سایرین هستند نمی باشد.
2. یافته رو به خاطر کار حرفه ای و هدف ارزشی قبول دارم و بدون شک يك خبرگزاری قابل احترام در استان ماست.