چند روز پيش بود که موتور بزرگي را در یکی از خیابانهای خرمآباد دیدم که پلاک آن خارجی بود. یک مرد حدوداً 30 ساله راکب موتور بود، لذا علاقهمند شدم با صاحب آن صحبت کنم.
زمانی که به سمتش رفتم، کلاه ایمنیاش را برداشت، آن گاه بود كه از چهرهاش فهمیدم خارجی است. از او به زبان انگلیسی پرسیدم که اهل کجا هستی؟ پاسخ داد: از جمهوری چک آمدهام. من هم خوشآمد گفتم و با و بعد خداحافظی کردم.
زمانی که به درب پارکینگ ساختمان منزل رسیدم دوباره موتورسوار خارجي را دیدم که با موتور خود وارد بلوک مجاور ما شد. با خود گفتم کاش میشد یک گزارش از او بگیرم تا مشخص شود سفرش به ایران و خصوصاً لرستان به چه دلیل بوده است؟
دوباره به سمتش رفتم تا گزارش بگیرم. موتورسوار خارجي یک دوست خرمآبادی داشت كه شب مهمان او بود. آن شخص که خود را به من "امیراشکان راشدی" معرفی کرد به زبان انگلیسی تسلط کامل داشت. من هم از این فرصت نهایت استفاده را کردم تا سؤالتم را بپرسم و آقای راشدی هم مترجم ما شد.
خودم را به آنها به عنوان خبرنگار پایگاه خبری یافته معرفی کردم و ضمن خوشآمد گویی به موتورسوار خارجي گفتم تعدادی سؤال از شما در رابطه با سفرتان به کشور ایران و استان لرستان دارم.
نخست اسمش را پرسیدم كه در پاسخ گفت: اسم من "میلوش موتوشکا" است و شغل من آموزگاری در پایههای ابتدایی در کشور جمهوری چک است.
هدف از سفرش با موتورسیکلت را پرسيدم که موتوشکا اظهار کرد: عاشق موتورسیکلت هستم و این پانزدهمین موتوری است که خریدهام.
وي اضافه كرد: موتور خود را 22 هزار دلار خریدهام (این مبلغ به پول کشور ما حدود 70 میلیون تومان است)
سپس گفت: آغاز سفرم از جمهوری چک بوده و 3 ماه است که از کشورم خارج شدهام. نخست تصمیم داشتم به آفریقا سفر کنم ولی نظرم عوض شد که به ایران سفر کنم. زمانی که با هواپیما از بالای کشور ایران عبور کردیم، دوستانم به من پیشنهاد سفر به این کشور تاريخي را دادند و هدف اصلی من از این سفر دیدن ایران و طبیعت آن بوده است.
از او پرسیدم تا کنون به کدام شهرهای ايران سفر کرده است؟ پاسخ داد: از مرز بازرگان وارد ایران شدم و نخستین شهری که رفتم تبریز بود سپس به ترتیب به ارومیه، سنندج، همدان، کرمانشاه و در نهایت به خرمآباد آمدم.
چهارمین سؤالم را درباره طبعیت و مردم لرستان بود که وي گفت: 2 روز است که خرمآباد هستم، دوستان خوبی پیدا کردم و خلاصه بگویم مردم اینجا مهماننواز هستند و زمانی که من را میبینند هیجانزده میشوند!
آقای راشدی که مترجم ما در این گفتگو بود در اين زمان گفت: دیروز ایشان را به منطقه ازنا سگوند بردهام و با توجه به این که ایشان خلبان پالاگرایدر هم هست، از فراز کوههای آن منطقه، پروازهایی داشتیم.
میلوش موتوشکا نيز اظهار داشت: خدا هدیه بزرگی به من داد که موفق شدم کوههای زاگرس را ببینم.
سؤال يگري در خصوص كساني که ایشان را در این سفر همراهی میکنند پرسیدم که موتوشكا گفت: تنها هستم ولی یک موتورسوار همچون خودم را 2 بار در طول مسیر در کشور ترکیه دیدم.
بعد پرسيدم چند روز از است که وارد ایران شده است؟ او گفت: 16 روز است که از سفرم به ایران میگذرد و یکی از مهمترین مکانهایی که میخواهم در ایران به آنجا بروم کوههای نمک قشم است که توسط 3 نفر از محققان جمهوری چک کشف شده است.
چون دیروقت بود و اين جهانگرد اروپايي هم میخواست صبح زود به سفر خود ادامه دهد، ناچار به خداحافظی شدم. البته او آدرس سایت "يافته" را از من خواست.
مصطفی باقری / خرمآباد