وقتي نام حاج "سید مرادعلی موسوی" به ميان ميآيد، برای بزرگترها خاطرات زحمات و تلاشهای وی جهت پویا شدن اقتصاد لرستان زنده میگردد.
زمانی که هنوز اقتصاد کشور توسط شماري از بانکهای دولتی اداره میشد و خبری از بانکهای خصوصی و موسسات مالی و اعتباری رنگارنگ امروزي نبود، وي با پیگیریهای مستمر موفق به تشکیل سرپرستی بانک ملی استان لرستان و مستقل نمودن آن از زیرمجموعه استان همدان گردید.
موسوي که اولین مدیر امور شعب استان لرستان بوده و مدیریت بانکملی استانهای کرمان و کرمانشاه و پس از بانکملی مدیریت امور ستاد اجرایی فرمان حضرت امام (ره) در استانهای مرکزی، لرستان، ایلام، کرمانشاه و نیز مدیریت کانون بازنشستگان بانک ملی در استان لرستان را در کارنامه خویش دارد.
وي یک سالی هست مدیر عامل شرکت عظیم "کشت و صنعت و دامپروری استان لرستان" (از شرکتهای زیرمجموعه بانکملی) بر عهده دارد. اين شركت سال 82 تعطیل و آمار بیکاری در لرستان را افزایش داد، اما موسوي كه از مديران باسابقه و بومي استان است پیگیری و زمینهسازی احیاء و راهاندازی آن را دنبال میکند.
به قصد مطله شدن از اوضاع اين شركت، به دیدار وي رفتيم تا از مسائل و مشکلات این بنگاه اقتصادی آگاه شويم:
آقاي موسوي، در ابتدا مختصری از سوابق اجرایی خود را عنوان كنيد.
بنده سال 1343 در بانک ملی ایران شعبه خرمآباد استخدام شدم و سال 1352 رئیس بانک ملی شعبه سعدی خرمآباد، در سال 1354 معاون شعبه کنگاور، سال 1356 رئیس شعبه قروه کردستان و سال 1358 رئیس شعبه الیگودرز بودم. از سال 1363 رئیس بانک ملی شعبه خرمآباد و در سال 1365 به عنوان اولین مدیر بانک ملی ایران در استان لرستان منصوب شدم و سرپرستی بانکملی در ديارم را با کمک همکاران تاسیس نمودم. قبل از آن، لرستان زيرمجموعه سرپرستي غرب كشور(به مركزيت همدان) بود. در سال 1372 مدیر امور شعب استان کرمان، همان سال مدیر امور استان کرمانشاه و در سال 1376 بازنشسته شدم که بلافاصله از طرف ستاد اجرایی فرمان حضرت امام(ره) به عنوان مسوول ستادهای غرب کشور (مرکزی، لرستان، ایلام و کرمانشاه) منصوب گردیدم. سال 78 از طرف مدیرعامل وقت بانک ملی جهت مدیر عاملی شرکت کشت و صنعت و دامپروری استان لرستان از اینجانب دعوت به عمل آمد ولی به دلایلی از پذیرش آن خودداری نمودم.
چند سال به عنوان مدیر فعالیت نمودهاید؟
بنده از 36 سال خدمتم مدت 29 سال مدیر بودهام که مدت 13 سال آن مدیریت استانها و 16 سال بقیه مدیر شهرستان بودم.
چه شد که مدیریت شرکت کشت و صنعت را پذیرفتید؟
مدیریت بانکملی ایران در سال 90 و 91 تصمیم به احیای شرکت کشت و صنعت نمود و با توجه به 7 سال، عضویت اینجانب در هیأت مدیره آن در زمان فعالیت شرکت و شناختی که دوستان از نحوه مدیریت اجرائیام داشتند، از من خواستند تا این امر را تقبل نمایم و با توجه به همه مشکلات و معضلات که داشت آن را قبول نمودم.
زمان مدیریت شما چه اقداماتی در كشت و صنعت لرستان انجام شده است؟
زمانی که در شرکت مشغول به فعالیت شدم، كشت و صنعت دارای 50 نگهبان بود که هیچکس از نحوهي کار آنها خبری نداشت! بر اين شرکت با مساحت 1300 هکتار هیچگونه اعمال مدیریت و نظارتي صورت نگرفته بود و عملاً جولانگاه افراد متفرقه و دامهای محلی شده بود. در نتیجهي آن، بخشی از وسایل و تجهیزات كشت و صنعت از بین رفته بود. البته بايد عرض كنم سال 82 که شركت به بخش خصوصی واگذار شده بود، به علت عدم نظارت تمام ماشینآلات، تجهیزات و لوازم یدکی آن توسط خریدار از محل شرکت خارج و تعداد زیادی از آغلها تخریب و آهنآلات آن با ماشینهای سنگین بیرون برده شده و به صورت مخروبه تحویل ما شد. بنده ابتدا با پیگیری مستمر موفق به پرداخت حقوق معوق پرسنل شدم و آنها را توجیه كردم که بایستی از شرکت محافظت نمایند. پرسنل نیز پس از آن، با دلگرمی و با تمام وجود، دلسوزانه مشغول به فعالیت شدند به طوری که دیگر کسی(افراد متفرقه) به داخل شرکت راهی نداشت و از وضعیت و داراییهای موجود به خوبی نگهداری شد.
يعني كار واگذاري به شما به همين راحتي بود؟! در زمان تحویل گرفتن مسوولیت، اسناد و مدارکی جهت پیگیری دريافت نكرديد؟!
بجز بدهیهای هنگفت و افراد بدون انگیزه، اسناد و مدارکی وجود نداشت، اما بعد متوجه شدم که تمام اسناد و مدارک شرکت توسط خریدار از بین رفته و هیچگونه مدرکی موجود نمیباشد! با تلاش و مراجعه به ادارات مختلف چه در استان و چه در تهران با تحمل زحمات و مشقات زیاد مقدار زیادی از اسناد و مدرک شرکت را جمعآوری نمودم و سپس برای استیفای حقوق شرکت با انتخاب چند وکیل، علیه شرکت خریدار که باعث ضرر و زیان به كشت و صنعت لرستان شده بود، اقامه دعوی شد. امیدوارم دستگاه محترم قضایی هر چه سریعتر احکام مربوط را صادر نمايد. همچنین اقداماتی به منظور اخذ اسناد و مدارک حقوقی آن انجام شده که مستلزم همکاری دستگاههای اجرایی دیگر است.
يادم رفت اين سؤال را در آغاز بپرسم: از ظرفیتهای این شرکت برای ما توضیح دهید. خيلي ها فقط نام آن را شنيدهاند.
شرکت كشت و صنعت لرستان دارای پروانه یک میلیون رأس گوسفند و 200 هزار رأس گوساله و دارای پروانه پرورش مرغ گوشتی و تخمگذار است. همچنين دارای پروانه سردخانه و کارخانههای خوراک دام و 22 سیلو جمعاً به ظرفیت 44 هزار تن و پروانه کشتارگاه و مجوز کارخانههای پودر خون و پودر استخوان و غيره میباشد که در صورت راهاندازی، براي بیش از 5 هزار نفر اشتغالزایی ایجاد میشود.
برای راهاندازی چنين شرکتي با پتانسيل بالا، چه اقداماتی انجام دادهاید؟ بالاخره این شرکت راهاندازی میشود یا خیر؟
در ارتباط با راهاندازی آن طی مدت 7-8 ماهی که در شرکت مشغول اداره امور بودم با توجه به بزرگی کار و ملی بودن آن از صاحبنظران و اساتید دانشگاه و خبرگان کشاورزی کل کشور مشاوره و تبادل نظر نمودم و به کمک اطلاعات به دست آمده طرحهایی را برای راهاندازی و بهرهبرداری بهینه آماده نمودم. به اميد خدا به زودي به طور كامل راهاندازي ميشود.
يقيناً پيشبرد چنين هدف مهمي بدون كمك سايرين امكانپذير نيست. همکاری مدیریت استان با شما چگونه بوده است؟
به نكتهي خوبي اشاره كرديد! احساسم این بود که ناجی این طرح ملی فقط جناب آقای مهندس بازوند استاندار لرستان هستند که خوشبختانه ايشان به محض انتصاب، اولویت كاري خود را راهاندازی این شرکت قرار داد. در مدت یک ماه اول خدمتشان بیش از 5 - 6 بار از نقاط مختلف شركت بازدید به عمل آوردند و سپس به طور مستمر با کارشناسان و سرمایهگذاران مختلف وارد مذاکره و مشوق آنها برای شرکت در مزایده شدند. در نهایت در تاریخ 30 آذرماه امسال مزایده برقرار و برنده معلوم گردید. بیشک اگر تلاش و جدیت مجدانه آقای استاندار نبود شاید امکان راهاندازی آن به زودی میسر نمیگردید. همچنين لازم میدانم از زحمات دیگران خصوصاً نمایندگان محترم شهر خرمآباد در مجلس شورای اسلامی نیز تشکر نمایم زیرا هر کدام به نحوی از راه دلسوزی تلاشهایی را معمول نمودند.
شنيدهايم كه شركت به سرمايهگذارن جديد واگذار شده. حقيقتش بيشتر به همين دليل خدمت شما رسيديم. آیا سرمایهگذاران جدید حاضر به ادامه همکاری هستند يا قصد دارند دوباره از صفر شروع كنند؟
این سوال را باید از خود سرمایهگذاران نمود، ولی چنانچه تمایل به همکاری باشد، اینجانب به منظور راهاندازی شرکت و حل مشکل بیکاری شهر، استان و خدمت به مردم از هر گونه همکاری و معاضدت کوتاهی نخواهم کرد.
گفتوگو: ر - ج / خرمآباد