مشاور وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی معتقد است اگر توسعه فرهنگي نباشد ساير ابعاد توسعه هم نميتواند براي سعادت يك ملت موثر واقع شود.
به گزارش یافته به نقل از منار، دکتر محمدجعفر محمدزاده علاوه بر تدریس و فعالیتهای پژوهشی این روزها گروهی پژوهشگر و نویسنده را در موسسة دانشنامة مطبوعات ایران برای تألیف مجلدات بعدی این دانشنامه و سایر فعالیتهای پژوهشی سرپرستی میکند.
مشاور وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی است و فعالیتهای دانشگاهیاش هم با تدریس رشته زبان و ادبیات فارسی ادامه دارد. به استثنای مقالاتی فرهنگی و علمی و پژوهشی در برخی جراید و مجلات علمی پژوهشی مدتهاست فعالیت رسانهای دیگری نداشته است. در آستانه روز قلم با وی به گفتوگو نشستیم که در فضایی صمیمی به چند پرسش ما در زمینه ضرورت توسعة فرهنگی پاسخ داد.
در آستانه روز قلم هستیم لطفاً راجع به این موضوع و ضرورت این نامگذاری و وظیفه ما در قبال این نامگذاری توضیح بفرمایید.
در آستانه روز قلم هستیم لطفاً راجع به این موضوع و ضرورت این نامگذاری و وظیفه ما در قبال این نامگذاری توضیح بفرمایید.
روز قلم قطعا روز مباركي است چرا كه محصول آن هم مبارك است و قلم را ميتوان شجره طيبهاي دانست كه نور و روشنايي و یا بهعبارتی دانايي، ميوه و ثمره آن است. بر اين اساس اين روز را بايد قدر بدانيم و گرامي بداريم و البته به حرف و تعريف منحصر نشود بلكه بايد نشست و مطالعه كرد و انديشه نمود كه براي باروري بیشتر اين درخت چه بايد كرد. اين را اضافه كنم كه قلم و آنچه مينويسد يعني محصول آن از چنان جايگاهي برخوردار است كه سورهاي را به اين نام در قرآن کریم داريم و در آن سوره خداوند به قلم و محصول آن كه نوشتن است قسم ياد كرده است. ميدانيد كه هرگاه به چيزي قسم ياد ميكنيم بايد حداقل دو دليل منطقي و عقلايي براي قسم وجود داشته باشد؛ اول بايد به چيز مهمی قسم ياد شود و ديگر آنكه قسم براي امر مهمي باشد و قسمهاي قرآن هم در همين چارچوب عقلايي است كه به پديدهها، مخلوقات و موضوعات مهمي قسم ياد شده و در پي اثبات و القا و يا بيان مطلب مهمي است. هم وقتي میفرماید «و القلم و مايسطرون» به دو پديده تمدنساز بشر قسم ياد میکند كه ابزار علم و دانشاند، و علت قسم هم موضوع مهمي در اندازه عظمت اسلام و شخص نبي مکرم است و اينكه آينده و سعادت بشر در غير اين مسير تعيين نميشود؛ وقتی به آیات بعدی سوره قلم نگاه میکنیم، میبینیم مقصد "انک لعلی خلق عظیم" است که به نظر میرسد براساس آنچه که از رسول گرامی اسلام میدانیم که "لولاک لما خلقت الافلاک" آنگاه اهمیت قسم و ارزش آن بیشتر درک میشود.
نکته دیگر آنکه وقتي قرآن كريم قلم و آنچه كه مينويسد را مقدمه سعادت بشر ميداند و اولين كلمات وحي خود را با پيامبر(ص) از اين جنس بنا نهاده است و امر به خواندن ميكند که "اقراء، طبعاً" بايد دانست كه موضوع از مهمات بشر است و لذا اگر بشر ميخواهد -البته چارهاي جز خواستن و حركت در مسير سعادت ندارد- بايد بداند كه فراهم شدن زير ساختهاي توسعه قلم و ارتقا كيفي محصولات آن از ضرورياتی است كه اگر ناديده انگاشته شود فلسفه خلقت و سعادت بشر ناقص و نامفهوم خواهد بود.
برای تقویت توسعه فرهنگی چه باید کرد؟
در توسعه فرهنگی اولین و محوریترین بحث توسعة زیر ساختهای آن و ايجاد فضاي مناسب و گفتمان غالب براي هر موضوع آن است. مطالبة فرهنگي و ايجاد گفتمان غالب فرهنگي مهمترين نياز براي نيل به سمت وضعيتي مطلوب است به ويژه آن كه، اين مطالبه برگرفته از يك ظرفيت بالقوه باشد.
چرا به دغدغههای فرهنگی رهبرمعظم انقلاب ظرف دوسه دهه اخیر کم توجه شده است و نتیجه کمتوجهی به آنها چه خواهد بود؟
اگر به مجموعه گفتارها و رهنمودهای رهبر معظم انقلاب توجه كنيد و بر اساس يك نظام آماري بسامدهاي بالای واژگان را از مجموعه سخنان ايشان استخراج نماييد، خواهيد ديد كه غلبه بر دغدغههاي فرهنگي و توصيهها و ديدگاههاي فرهنگي است. به نظر ميرسد هر نقطهاي كه ما امروز از آن ناحيه دچار آسيب شدهايم در نتیجه بیتوجهی به رهنمود-های فرهنگی ایشان بوده و هرجا براي موضوعی برنامهريزي و تدارك ديدهایم، توانستهايم آسيبهاي وارده را كاهش دهيم و آسيبهای فرهنگی هم بیشتر در نتیجه بيتوجهي و يا سطحينگري و برخورد شعاری و تبلیغی با رهنمودهای ايشان به ويژه در بعد فرهنگي بوده است.
استان لرستان نیازهای متعدد دارد شما بهعنوان چهرهای فرهنگی که در سطح ملی فعال هستید به کدام توسعه در استان اعتقاد دارید و یا بهعبارتی کدام بعد از توسعه را مقدم میدانید؟
حدود هجده سال پيش زماني كه بحث تقسيمبندي توسعه به اقتصادي و سياسي رواج يافته بود، در يادداشتي در هفتهنامه بامداد لرستان تحت عنوان «كدام توسعه؟» نوشتم كه توسعه براي جامعه بايد موزون و متوازن باشد و نميتوان در بین انواع توسعه گفت: سياست مقدم است يا اقتصاد، و مثالي زدم كه اگر ما جامعه را اندامواره فرض كنيم و اقتصاد را شكم و سياست را سر جامعه تصور نماييم، چه كسي ميتواند ادعا كند كه اول بايد كدام قسمت این اندام رشد كند. آيا تصور اندامی كه دارای شکمی فربه و سایر اعضای لاغر و نحیف است، قابل قبول است! یا بالعکس اندامی که دارای سری بزرگ و ساير اعضاي كوچك است را ميتوان اندامی سالم نامید؟ در آن يادداشت هم آورده بودم و هنوز هم به آن معتقدم كه اگر بنا باشد كه يكي از وجوه توسعه را مقدم بدانيم بدون ترديد اين توسعه فرهنگي است كه بر ساير انواع توسعه تقدم دارد.
در توضیح این مطلب باید عرض كنم كه براي تحقق همة ابعاد توسعه ضروري است كه اول توسعه از درون اتفاق بيفتد تا بتوان نمود آن را در بيرون دید. اتفاق از درون همان توسعه فرهنگي است و با ساخت سينما، فرهنگسرا، پارك، كتابخانه و سخنرانی و... متفاوت است گرچه اينها ابزار توسعه فرهنگي هستند اما مسئله قدري عميقتر از اين است و نياز به وسعت زمان برای بحث بيشتر دارد. به عبارتی اگر افکار و اندیشهها توسعهیافته باشند نیل به توسعه همهجانبه متناسب با نیازهای جامعه ممکن خواهد بود.
شهيد مطهري معتقداند بزرگترين خسران عصر ما اين است كه همواره ميگويند آزادي، اما جز از آزادي اجتماعي سخن نمي-گويند و از آزادي معنوي حرف نميزنند و به همين دليل به آزادي اجتماعي هم نميرسند و لذا مردمي كه آزادي معنوي نداشته باشند؛ اگر آزادي سياسي و اجتماعي هم پيدا كنند، دوباره دچار اسارت ميشوند. بحث آزادي معنوي در مقوله فرهنگ ميگنجد. اگر توسعه فرهنگي نباشد ساير ابعاد توسعه هم نميتواند براي سعادت يك ملت موثر واقع شود. معتقدم ظرفيتهاي فرهنگي در استان آنقدر بالاست كه اگر بالفعل شوند، ميتوان اميدوار بود كه ساير ظرفيتها هم شكوفا شود. مثلا ما در مبحث سرمايهگذاريهاي غير دولتي مشكل سرمايهگذار نداريم. بحث ضرورت توجه به فرهنگ «سرمايهگذاري توسط بخش غير دولتي» اگر حل شود با سرمايههای اندك مردم هم ميتوان به ابعادي از توسعه اقتصادي دست يافت.
منبع: پایگاه خبری تحلیلی "منار"