میگویند معلمی شغل انبیاست؛ شغلی که ثمرهي نهاییاش تعلیم و تعلم یک انسان است. رضا جایدری یکی از معلمین خرمآبادی است که بیش از 13 سال در عرصهي تعليم و تربيت دانشآموزان آن هم در مدارس استثنایی(دانشآموزان با نيازهاي ويژه) مشغول به کار است.
به گزارش شبکه اطلاعرسانی راه دانا به نقل از سفیر افلاک، او علاوه بر معلمی، مدیر پایگاه خبری یافته نیز است كه اكنون پربينندهترين پايگاه خبري لرستان است. به بهانهي فرا رسيدن هفته معلم به سراغ وی رفتیم.
در دفتر مدرسهاي واقع در يكي از نقاط محروم شهر نشسته است و دانشآموزان کمتوان ذهني اين مركز نيز در حیاط مدرسه مشغول بازی هستند. زنگ آخر است. پس از خوردن زنگ با او و دانشآموزانش راهی کلاس میشوم. دیدن تخته سیاه، میز، معلم و کلاس مرا یاد دوران مدرسهام میاندازد.
دانشآموزان به ترتیب وارد کلاس میشوند و هر کدام در جای خود مینشینند و منتظر شروع درس میشوند. دانشآموزان کمتوان ذهنی كه البته برخي معلوليت جسمي نيز دارند، خوب حرف آقا معلمشان را گوش میدهند.
با رضا جایدری معلم این دانشآموزان براي دقايقي همکلام میشویم. او میگوید: بعد از پایان تحصیلات دانشگاهیام و خدمت سربازي، به صورت حقالزحمهاي با صدا سیماي مركز لرستان همكاري میکردم. البته در زمان سربازی نیز اخبار ورزشی باشگاه فجر سپاه (محل خدمتم) را برای نشریات ارسال مينمودم و از این طریق ارتباطم را با نشریات بیشتر کردم و همین باعث شد من با عرصهي خبر و اطلاعرساني، بيشتر آشنا شوم.
در کنار آن، زندگی شخصیام نیز سراسر ورزشی بود! بازی برای تیم فوتبال خیبر خرمآباد، عضويت در تیم ملی هاکی، عضويت در تيمهاي هندبال نوجوانان استان و بسکتبال جوانان خرمآباد، فعاليت در رشتههاي مختلف ديگر نظير دووميداني در دانشگاه و نيز نويسندگي، و مجریگری برنامه ورزشی در شبکه افلاک از سوابق ورزشي من در دهه هفتاد تا كنون است.
داشتن پدر و مادري فرهنگی، جایدری را به سمت آموزش و پروش میکشاند و فرصتهای استخدامی در سازمان زندانها(قوه قضاییه)، صدا و سیما، تربيت بدني و ... را رها میکند و ماندن در عرصه تعلیم و تربیت را از بين آنها بر میگزیند تا دنبالهروی والدینش باشد.
این معلم مدارس استثنایی میگوید: آموزش و پرورش دو دسته نیرو دارد؛ نیروی اداری و آموزشی. من کار آموزش را دوست داشته و تمایل دارم در این حیطه خدمت کنم. کار اداری برای افرادی مناسب است که دوست دارند در بدنهي اجرايي يا سیاسی قرار بگیرند. من وقتی علاقه به حضور در عرصهي سياست دارم که در خدمت مردم باشم.
یکی از مشكلات توسعهنيافتگي استان لرستان نبود شایستهسالاری است
جایدری یکی از مشكلات استان لرستان را نبود شایستهسالاری میداند و میگوید: یکی از دردهای استان ما این است که برخي برای خدمت پست نمیگیرند به همین دلیل است که شایستهسالاری در استان صورت نمیگیرد. در استانهای دیگر زمانی که بحث توسعه استان مطرح باشد تمام مسوولین و نمایندگان؛ جناحها را رها میکنند و به دنبال پیشرفت و توسعه هستند، اما در ديار ما اكثراً نظري به نيروهاي شايستهاي كه هدفشان خدمت به مردم هستند ندارند.
دوست دارم روزی نامم مانند علیمحمد ساکی در تاريخ اين شهر بر جای بماند
مدیر مسوول پایگاه خبری یافته میگوید: دوست دارم به جایی برسم که بعدها نامم مانند مرحوم علیمحمد ساکی - شهردار سالهای 50 تا 56 خرمآباد- در تاريخ ديارم بر جای بماند. دوست دارم پسرم هم معلم شود!
او معتقد است هر انسانی اگر در زمینهای تخصص داشته باشد و در آن فعالیت کند، فرد موفقی خواهد شد، البته انسان بايد اگر كاري در توانش نيست و مسووليتي را در جايي كه از او بهتر وجود دارد را نپذيرد، چرا كه اين كار "خيانت" است. كاش به جاي شيفتهي قدرت بودن، تشنهي خدمت باشيم.
جایدری تدریس در مدارس استثنایی را یکی از مشاغل سخت میداند و میگوید: دانشآموزان استثنایی شامل افراد چند معلولیتي، ناشنوایان، نابینایان، اختلالات رفتاری، اوتيسم و کمتوان ذهنی هستند که من در اين مركز به دستهي آخر آموزش میدهم.
مدیر پایگاه خبری یافته در خصوص نحوهي ورود این دانشآموزان به مدارس استثنایی میگوید: در زمان بدو ورود دانشآموزان به مدارس، تستهای اولیه از آنها در مراكز سنجش وابسته به آموزش و پرورش گرفته میشود. اگر نتيجه سنجش وی در حدی باشد که هوش عادي داشته و بتواند در مدارس عادی درس بخواند به مدارس معمولی آموزش و پرورش فرستاده میشود؛ اما اگر تشخیص داده شود که فرد برای آموزش در سطح پایینتری است معمولا به مدارس استثنایی فرستاده میشود، البته اگر تشخیص داده شود که فرد نمیتواند آموزشپذیر باشد، در دستهی تربیتپذیر قرار میگیرد و به مراکز بهزیستی و تربیتي معرفی میشود.
وي متذكر ميشود: به دليل دشواري كار در چنين مراكزي هر 5 سال خدمت در آموزش و پرورش استثنايي، از نظر سابقه كاري 6 سال محاسبه ميشود و به همين خاطر، معلمان اين مراكز پس از 25 سال خدمت بازنشست ميشوند.
چو ايزد ز حکمت ببندد دری؛ ز رحمت گشاید در دیگری
تدریس در دنیای ناشنوایان و نابینایان نيز برای جایدری دنیای عجبی بوده است. دنیایی پر از حکمتهای خداوند.
او میگوید: چو ايزد ز حکمت ببندد دری؛ ز رحمت گشاید در دیگری. من مصداق عینی این بیت شعر را در برخورد با دانشآموزان نابينا و ناشنوا كه سالهاي قبل با آنها كار كردهام را دیدهام. دانشآموزان نابینا و ناشنوا استعدادهای عجیبی دارند. به عنوان مثال یکی از دانشآموزان نابیناي پایهي دوم ابتدايي به اندازهي یک انسان بالغ اطلاعات عمومي داشت و یا یکی دیگر از دانشآموزان نابینایم تمام اجداد خود را به خوبی میشناخت. شاید اگر در خصوص نسبشناسی از یک دانشآموز 8 ساله عادي سوال بپرسی حتی نتواند نام پدربزرگ خود را هم عنوان کند، اما دانشآموز نابيناي من تا 7 جدش را ميشناخت! آنها حافظه فوقالعادهای دارند. دانشآموزان ناشنوا هم از نظر جسمانی انرژی و توان بسیار بالایی دارند.
این معلم مدارس استثنایی تصور برخی از مردم در رابطه با دانشآموزان کمتوان ذهنی را اشتباه میداند و میگوید: برخی از مردم دانشآموزان کمتوان ذهنی را منگُلیسمها میدانند. منگلیسمها تنها یک شاخه از افراد کمتوان ذهنی هستند. برخی از دانشآموزان کمتوان ذهنی از نظر ظاهري هیچ تفاوتی با افراد دیگر ندارند و تنها در امر یادگیری، در سطح پایینتری هستند.
جایدری میگوید: حضور دانشآموزان در مدارس استثنایی به این معنی نیست که حتماً نقیصهای دارند. تشخیص این گونه بوده است که در این مدارس درس بخوانند و به نظر من همه کسانی که در این مدرسه درس میخوانند کمتوان ذهنی نیستند و اجتماع نبايد ذهنيت بدي نسبت به آنها داشته باشد چرا كه برخي از آنها بسيار حساس هستند و از اين موضوع رنج ميبرند.
برخی از شاگردانم ازدواج کردهاند و صاحب فرزند هستند
مدیر مسوول پایگاه خبر یافته در خصوص آینده این دانشآموزان میگوید: امیدوارم وعدهي جذب 3 درصد این افراد در دستگاههای اجرایی (به خصوص مرتبط با خود آنها مثل بهزيستي، آموزش و پرورش استثنايي و …) محقق شود. دولت قبلاً قرار بود اگر این دانشآموزان نتوانند پس از اتمام تحصیلات، شغلي پيدا كنند؛ به آنها مستمری پرداخت کند تا قدری از مشکلات آنها کاسته شود.
او از موفقیت برخی از شاگردانش نیز یاد میکند و میگوید: یکی از شاگردانم 4 سال است که وارد کارهاي اقتصادی شده است و اکنون به موفقیتهای خوبی دست یافته به شكلي كه ازدواج کرده و صاحب فرزنده شده است. خیلی از شاگردانم اکنون پیرایشگر، مغازهدار و یا حتي راننده و مكانيك هستند.
در مدارس استثنایی رابطه برادری به جای معلم و شاگردی حاکم است
جایدری رابطهي دانشآموز با معلم را در این مدارس، رابطهي برادری میداند و میگوید: در این مدارس، معلم و دانشآموز زبان هم را خوب میفهمند و رابطهي بین ما به نوعی رابطهي بین برادر بزرگ و کوچک است.
او با خنده میگوید: برخی از دانش آموزانم مرا با نام کوچک مرا صدا میزنند! معرفت، رفاقت، صداقت و مسوولیتپذیری، اینها کلماتی است که این معلم برای توصیف شخصیت دانشآموزان کمتوان ذهنی خود به کار میبرد.
جایدری میگوید: این دانشآموزان اخلاق خاصی دارند؛ اگر وارد دنیای دوستی با آنها شوی، بسيار بامعرفت هستند و برایت کم نمیگذارند. مسوولیتپذیری را دوست دارند و صداقت در کلام، ویژگی بارز آنها است.
بهترین هديهاي كه روز معلم گرفتم از يك دانشآموز نابينا بود
او بهترین خاطره دوران تدریسش را اینگونه بیان میکند: سال 84 در مدرسه ابتدايي نابينايان خرمآباد مربي ورزش بودم. روز معلم بود. یکی از دانشآموزان نابینا در حیاط مدرسه مرا صدا كرد و برگهای به من داد. گفت ببخشيد وضع مالي ما طوري نيست براي شما هديه بخرم، بعد نامهاي دستم داد. وقتي نامه را باز كردم روی آن به خط بریل (نابینایان) جملهای نوشته شده بود. من با خط بریل آشنا نبودم، لذا نتوانستم جمله را بخوانم. كاغذ را نزد یکی از همكارانم بردم. او گفت که این دانشآموز نوشته است "معلم عزیزم، دوستت دارم. روزت مبارك". اشك در چشمانم حلقه بست. شاید این بهترین هدیهای بود که تا آن روز از دريافت آن تا اين حد خوشحال شده بودم، چرا كه کودکی نابینا خالصانه، دار و ندارش را در يك تکه کاغذ، به من هديه كرده بود.
رویکرد جامعه نسبت به افراد با نيازهاي ويژه مناسب نیست
این معلم مراكز استثنايي میگوید: هنوز جامعه، افراد با نيازهاي ويژه را به صورت شایسته نپذیرفته است. برخی با ديدن آنها شروع به تمسخر میکنند، در حالی که شاید خود فرد با نياز ويژه هم متوجه تمسخر آنها نشود. جامعه ما باید به سمت احترام به این افراد پیش برود. انجام اين کار، مستلزم برنامهريزي فرهنگی در طولانیمدت است. امیدوارم این نقیصه در جامعه رفع شود.
صحبت کردن درباره برخي اخبار روز با این دانشآموزان یکی از کارهایی است که جایدری انجام میدهد.
جایدری میگوید: وقتی با بچهها درباره برخي اخبار روز صحبت میکنم، از برخي رويدادهاي اجتماعي خبر دارند و درباره آن بحث میکنند كه برایم بسيار جالب است.
این معلم مدرسه استثنایی با خنده میگوید: این بچهها با داشتن ویژگی صداقت میتوانند خبرنگاران خوبی باشند چون در حرفهای اكثرشان دروغ وجود ندارد.
خبرنگاری نوعی معلمی است
او خبرنگاری را نوعی معلمی میداند و میگوید: من خبرنگاری را معلمی میدانم چرا که خبرنگار به جامعه آگاهی میدهد. بیشتر افراد مرا به عنوان خبرنگار میشناسند تا معلم. تا کنون شاید بیش از 5 هزار خبر ورزشی از ديارم تايپ، تنظيم و منتشر كردهام.
جايدري با تاكيد بر اين كه خبرنگاران ورزشي لرستان با هزينه شخصي اقدام به پوشش رويدادهاي ورزش لرستان مي كنند، گلايه ميكند: به ندرت كسي براي انتشار هزاران خبر، از ما تشكر ميكند، اما كافي است يك مطلب انتقادي منتشر نماييم، آنگاه همان شخصي كه از او چندين خبر منتشر كردهايم و يك بار هم از ما تشكر نكرده، طلبكار و منتقدمان ميشود...
این معلم لرستاني، جمعآوری بانک اطلاعاتی را در زمانهای خارج از تدریس را بسیار دوست دارد. او سالهاي 86 و 87 اطلاعات سنگ قبرهای خرمآباد را جمعآوری کرده است و به دنبال مكتوب كردن اطلاعاتی از زادگاهش است که تا کنون كسي اقدام به جمعآوری و تدوین آنها نکرده است.
به معیشت معلمین رسیدگی کنند
جایدری از وضعیت معیشت معلمین گلایهمند است و میگوید: زمانی که یک معلم نتواند از پس مخارج زندگیاش بر بیاید چطور میتواند با انگیزه بالا تدریس کند و به فرزندان همان کسانی که به اعتراض معلمان خُرده میگیرند؛ آموزش مناسبی بدهد؟
دولت به جای افزایش حقوق به صورت درصدی، سالانه میزان ثابتی را برای همه کارمندان در نظر بگیرد
اين معلم مدرسه استثنایی میگوید: سیستم افزایش حقوق دولت مناسب نیست. به عنوان مثال دولت زمانی که حقوق کارکنان را سالانه 10 درصد افزایش میدهد، حقوق كارمند نهادي که 10 میلیون تومان ميگيرد، حدود یک میلیون تومان افزایش مییابد اما کسانی مثل معلمان که حقوقشان یک میلیون تومان است، فقط 100 هزار تومان افزایش مییابد. این باعث شكاف طبقاتی میشود؛ پس بهتر است با توجه به تورم به جاي افزايش درصدي، سالانه به همه كارمندان دولت مبلغي برابر افزوده شود اما ميزان دريافتي حقوق كارمندان بنا بر مشاغل مختلف همچنان فاصله داشته باشد تا از اين طريق مشكلي براي آنها كه حقوق كمتري ميگيرند ايجاد نشود.
گفتوگو و تنظيم: فرزانه صادقيفرد/ پايگاه اطلاعرساني سفير افلاك
دیدگاهها
آقای جایدری از بهترین ها هستند (چه در عرصه تربیت آینده سازان و چه در عرصه فرهنگ) انشالله همیشه در پناه خداوند متعال سلامت و با عزت باشید، موفقیت شما رو از درگاه خداوند متعال خواستارم
والبته به خود افتخار می کنم که در مکتب استاد پرویز جایدری پدر بزرگوار واستاد همه ورزشکاران لرستانی بوده وبه آن افتخار می کنم .
مرا شرمنده لطف و محبت خویش کردید
آقا رضا از اخلاق مدارترین برو بچه های رسانه ای لرستان است و بنده به دوستی با ایشان افتخار میکنم.
پایدار باشید
درود بر رضا جایدری عزیز
گاهی اوقات رفتارهایی از آقا رضا می بینم، که مرا تا ساعت ها به فکر وا می دارد که واقعا هنوز در این شهر و استان افرادی هستند که دلسوزانه و بدون هیچ چشم داشتی برای رشد و توسعه خرم آباد و لرستان قدم بر می دارند و این انرژی می شود برای روزهای ناامیدام در عرصه خبر
انصافا رضا جایدری را فردی می بینم که برای رشد و تعالی لرستان حاضر است سلامتیش را هم به خطر بیندازد و این یعنی اوج فکری پاک . کاری سالم
ای کاش قدرش را بدانیم و موجبات کوچ این دست افراد که سرمایه اصلی یک شهر هستند را به سایر نقاط کشور را فراهم مکنیم.
بهترین ها را برای آقا رضای عزیز ارزومندم/ داشتن دوست خوبی به مانند آقای رضا جایدری برای هر کسی می تواند یک موهبت به حساب بیاید.
در مدت زمان دوستی مان بسیار چیزها از این جوان محجوب و دوست داشتنی و فعال یاد گرفته ام/
با نهایت افتخار همین مطلب را با عکس های کاملا اختصاصی از اقای رضا جایدری روی سایت خودم قرار داده ام
امیدوارم همیشه و در همه حال آقا رضا موفق باشدم استان محروم ما به داشتن چنین فعالان مستقل رسانه ای ( روی کلمه مستقل بودن آقا رضا تاکید دارم) احتیاج مبرم دارد.
با اینکه مدت زیادی نیست که با سایت یافته آشنا شدم ولی کاملا مشخص که آقای جایدری در اطلاع رسانی خیلی دقت میکنه که اخبار و مطالب انتشارداده شده کاملا درست و با استناد و مدرک باشه که جای هیچ گونه اعتراضی باقی نمیمونه.
با اصالت و غیرت خاص خانوادگی و لرستانی در راه اطلاع رسانی کاملا با دلسوزی خاصی عمل میکنه
امیدوارم همیشه موفق باشه
خانواده ام ....ساکن کرج هستیم ولی ،با جان ودل
....عاشق خاک زادگاهم ،و مردم با اصالت آنجا
هستم از آقای***رررررضا جایدررررری***کمال
تشکر را دارم که سایتی را مدیریت می کند که
به جرأت ....می توانم بگوئیم صفحه ای از
شناسنامه لرستان بخصوص خرم آباد و
قوم لر است بازم به نوبه خود می گویم....
جناب آقای *رضا جایدری*فرزند خلف قوم با
اصالت لر ممنونم از زحمات ماندگارترین.
برادر کوچکتان *مهدی غیبی*
بسیار دلاور خیز، نخبه خیز، ولی دافعه ای،
عجیب ،دارد دلاوران را تباه می کند.....نخبه های
کار بلد را نمی پذیرد،هیچ کس را در جایگاه
اصلیش قرار نمی دهد،هیچ کس سر جایش
نیست...بقول شاعر.........
*اسب تا زی مجروح به زیر پالان*
*طوق زرین بر گردن ،- می،بینم*