به سراغ اهالی رسانه رفتن بهانه نمیخواهد. از آنجا که خبر همیشه و همه جا هست پس در هر شرایطی پای سخن خبرنگاران نشستن تازگی دارد.
این روزها با توجه به تعدد رسانههای بومی، انتظار میرود ضمن رعایت چند صدایی همه اهالی قلم برای توسعه لرستان همصدا شوند و به دور از هر گونه تفرقه و واگرایی، بهدنبال منافع همه مردم باشند، اما اینگونه نیست!
آنچه در نقشه رسانههای لرستان دیده میشود در بعضی مناطق دچار سیاستزدگیهای بیهوده و مضر شدهایم و در مناطقی هم ...
خلاصه آن که جزیرهای عمل کردن اهالی خبر در لرستان نتیجهای جز به نتیجه نرسیدن در بر نداشته است.
گر چه تمام گناهان را نمیتوان بر سر اهالی پر دردسر و جنجالی رسانه ریخت، وقتی جدای از دشمنیهایی که از همه طرف به دلیل نقد درست و روشنگریهایشان به سمت آنها سرازیر میشود، غول تورم و شرایط بد اقتصادی نیز باری میشود مضاعف، تا به جای این که مدیر مسوول و خبرنگار دغدغه توسعه و آبادانی داشته باشد بهدنبال وصول بدهیهای چند سال قبل خود از مدیران دستگاهها باشد.
در این بین، در محضر پیشکسوتان این عرصه بودن و سخنان این قشر را از زبان بزرگانشان شنیدن، سندی میشود برای آیندگان تا اهالی رسانه را آنگونه که باید و شاید قضاوت کنند.
برای پرسیدن و شنیدن پاسخ سوالات متعددی که در اینمورد داشتم به سراغ یکی از پیشکسوتان وادی خبر رفتم. عزتالله چنگایی از فعالین عرصه فرهنگ و رسانه لرستان است که قریب به دو دهه در حوزه رسانه قلم میزند. وی 18 سال است كه مدیرمسوول هفتهنامه بامداد لرستان ميباشد.
رسالت رسانهها را در دنیای امروز چگونه میبینید؟
در یک نگاه اجمالی مهمترین رسالت رسانهها در همه زمانها منجمله وضعیت امروزی اطلاعرسانی درست است. اگر رسانهها بتوانند به رسالت خودشان درست عمل کنند با اطلاعرسانی درست و به موقع میتوانند ضمن روشنگری، در جهت رسیدن مردم به مطالباتشان کمک کنند و فضای روشن و بازی را ایجاد کنند تا مردم بتوانند خواستههای خود را درست مطرح کنند. این یک رسالتی است که برای رسانهها قائل شدهاند و در شکلهای مختلف خبری، گزارش و پرسش عمل میکنند که متاسفانه در بعضی جاها به این رسالت درست پرداخته نمیشود.
اگر بخواهیم یک مثال درست بزنیم میتوانیم به جریان غزه اشاره کنیم و نقش رسانههای ایران را در سکوت خبری حاکم بر دنیا را بررسی کنیم. به جد میتوان گفت که رسانههای ایران توانستند با نقشآفرینی موثر، اطلاعرسانی خوب و به موقعی داشته باشند و این آگاهی و روشنی را در فضای رسانهای ایجاد کنند تا دنیا این وضعیت را ببیند. اگر بخواهیم در بعد رسانههای استان که شاید بیشتر مورد نظر شما باشد صحبت و بحث کنیم باید بگویم مهمترین رسالت رسانه بومی نیز اطلاعرسانی درست، بهموقع و بهجاست، اگر به آن عمل شود.
چه میزان رسانههای لرستان را در توسعه استان موثر میدانید؟
اگر بخواهیم خوب بررسی کنیم در حدی که توقع از یک رسانه استانی، خوب عمل شده البته با وجود موانعی که میدانیم هست، موانع زیادی وجود دارد از جمله موانع اقتصادی. در این عرصه موانعی از نوع انسانی نیز وجود دارد که بیشتر متوجه مدیران و دستگاههای اداری و دولتی است که اگر لازم شد این بحث را باز میکنیم. موانعی است از جنس مشکلات کاری که در همه دنیا برای رسانهها وجود دارد منجمله استان لرستان. در عرصه خبر عناصر تاثیرگذار دو دسته هستند یکی بیرونی و دیگری درونی.
با وجود اینها رسانههای استان تا به حالا سعی خود را کردهاند و تا اندازه زیادی موفق بودهاند. اگر وضعیت استان لرستان را قبل از وجود رسانهها مخصوصا رسانههای مکتوب و الان که رسانههای مجازی وارد شدهاند بررسی و تجزیه و تحلیل کنیم آنچه هم که در توسعه به آن رسیدیم بخش زیادی از آن تاثیر رسانهها است که البته کامل و کافی نبوده و هنوز خیلی جای کار دارد. اگر بخواهیم به همان لیوان تشبیه کنیم که نصفی خالی و نصف آن پر باشد، هنوز نصف بیشتر لیوان خالیست که باید اهالی رسانه آنرا پر کنند.
اگر موانع بگذارد و مشکلات اجازه دهند رسانه نمیتواند بیتاثیر باشد. رسانه وقتی عملکرد مجموعهای را ارزیابی میکند، درست به نقد میکشد، راهحلها را از زبان کارشناسان بیان میکند و فضای روشنی را برای مردم ایجاد میکند تا بتوانند قضاوت کنند، آن موقع مردم به دنبال مطالبات میروند و این مطالبات خود به خود مدیران را مجبور میکند که در جهت توسعه قدم بردارند.
آیا افزایش کمی رسانهها تاثیری در توسعه لرستان داشت؟
در شکل فعلی به نظر بنده خیر. این مطلبیست که شخص بنده به آقای محمدزاده گفتم. یک زمانی ایشان میخواستند لطفی را شامل حال مردم یا به رسانههای لرستان کنند، اما هر ظرفی یک ظرفیت و جایی دارد. ما وقتی میخواهیم رسانهها را در منطقهای توسعه دهیم باید به ظرفیتهای آن منطقه برای رسانه هم توجه داشته باشیم. باید به نیروی فکری که قلم به دست میگیرند توجه کنیم. باید به توان مالی مطبوعات و به عناصری که میتوانند نقش مفیدی در اداره رسانهها، سواد و تجربه کاری آنها داشته باشند توجه کنیم.
وقتی این ظرف را نسنجیده پر کنیم، اگر ظرفیت نداشته باشد خودبهخود یا ظرف ممکن است منفجر شود یا موادی که درون آن قرار دارد هدر رود.
در نشریاتی که منتشر میشوند، یک نفر در 8 نشریه قلم میزند. دلیل را جویا میشویم میگوید، مدیر مسئول یا سردبیر به من زنگ زد و درخواست کرد که مقالهای را برای آنها بنویسم، یا وقتی برای خبر به جلسهای میرویم با ازدحام دوستانی به اسم خبرنگار مواجه میشویم.
به نظر من گسترش رسانه خوب است. هرچه فضای رسانهای گستردهتر، پویایی بیشتر و رقابت بیشتر باشد ما میتوانیم بهتر به آن هدفهای اولیه نشریات و رسالت رسانهها برسیم. الان در لرستان یکباره با 70 مجوز مواجه شدیم! بعد شاید به همان تعداد کمتر یا بیشتر ویژهنامههایی که از نشریات سراسری منتشر میشوند و با یک حالت بدی از رقابت که ایجاد شده است روبهرو شدهایم.
راهحل چیست؟
در حال حاضر در عرصه رسانه، هم متولی زیاد داریم، هم نداریم. الان کسانی که متولی هستند و وظیفه دارند این مسئله را حل کنند، اداره کل فرهنگ ارشاد اسلامی است که معاونتی به اسم مطبوعات دارد که باید نظارت کند و وارد عمل شود. وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و معاونت مطبوعات یا شخص مدیر کل نمیتواند خودش را به ندیدن بزند و باید در این مسائل دخالت کند. وقتی که عناصر خانه مطبوعات از طرف مجموعه رسانهها انتخاب شدند وظایفی را بر اساس چارت تشکیلاتی و اساسنامه بهعهده دارند که باید به آنها عمل کنند و وارد قضیه شوند.
نقش دیگری را روابطعمومیها در ادارات کل و ادارات استان دارند. رسالت رسانهشناسی از وظایف روابط عمومیهاست که باید به آن عمل کنند. بعضی اوقات دوستان ما در ارشاد به این دلیل که قضیه با هیات نظارت یا معاونت مطبوعاتی است از سر خودشان باز میکنند که باز این هم پذیرفتنی نیست و باید دخالت کنند. در حال حاضر شورایی به اسم شورای روابطعمومیها جود دارد که رئیس آن مجموعه استانداری است. پس استانداری میتواند در جهت رسانهشناسی به روابطعمومیها خط دهد و روابطعمومیها میتوانند نقش موثری داشته باشند.
از آنجا که انسجام کاری بین اهالی رسانه نیست، ساماندهی کلی باید صورت گیرد زیرا اهالی رسانه هیچوقت دور هم ننشستهاند تا مصلحتاندیشی کنند و با هم حرف بزنند.
اهالی رسانه باید کمک کنند که جریان درست و سالم رسانهای را در استان پیدا کنند. در آینده باید به فکر تشکلی باشیم سوای این چیزی که الان وجود دارد. خود من به این میاندیشم که ما بتوانیم در فضای رسانهای استان یک تشکل را در جهت سلامت رسانه داشته باشیم.
در رابطه با افزایش علم رسانهای خبرنگاران چه نظری دارید؟
از ارشاد میخواهیم یک سری کلاسهای آموزشی را تشکیل دهد. این وظیفه ارشاد است منتها مشکلات مالی در رسانهها مخصوصا در عرصه مکتوب کار را به جایی رسانده است که خود مدیران مسئول فرصت فکر کردن روی مسائل این حوزهها را ندارند.
یعنی نشریه اگر بخواهد روی پای خود بماند هرچقدر هم که بنیه اولیه مالی داشته است الان به جایی رسیده که هم و غم همه باید صرف این شود که هزینهها را تامین کنند مخصوصا نشریات محلی را عرض میکنم. نشریات محلی باید هزینه دفتر، چاپخانه، پرسنل، آب و برق و... اینها را بدهد. اینها مجال را گرفتهاند.
ارشاد باید اقدام کند و اگر تشکیلاتی مانند سرای خبرنگاران وجود داشته باشد، و کسانی که متولی امر شدند و مسئولیت قبول کردند، حداقل در حدود عمل به وظایفشان عمل کنند. از آن طرف هم مشکلاتی وجود دارد که وقتی با مدیران مربوطه رایزنی میکنیم اختلافات داخلی را به رخ ما میکشند که شاید کمتر خودمان تصمیم گرفتیم. بین اهالی رسانه و ارشاد باید تعاملی بوجود آید تا این مشکل زودتر حل شود.
مدیران چه وظیفهای در قبال رسانهها دارند؟
الان متاسفانه در لرستان درک متقابل میان مدیریت کاری و مطبوعات از بین رفته که من اینجا لازم میدانم به مدیران استان یک تلنگر بزنم و عرضی داشته باشم.
موفقترین مدیران کسانی هستند که از تمام امکانات و فرصتها استفاده کرده باشند. مدیران مطمئن باشند اگر رسانهها همراهشان نباشند در هدفهایشان شکستخورده هستند زیرا کسی که میتواند هم راه را برای فعالیت مدیریت باز کند و هم اقدامات مدیر را روشن و واضح به سمع و نظر مردم برساند رسانهها هستند.
اگر رسانه مدیریت را همراهی نکند مدیریت نمیتواند مدعی باشد که به یک توفیقی دست پیدا کرده است.
کمک مدیران استانی به رسانهها محترمانه نیست
طبیعی است و همه باید این را بدانند که رسانهها در دنیای امروز هزینه دارند.
مدیریت استان ما رسانه را میخواهد اما حاضر نیست برای رسانه سرمایهگذاری کند و حتی اگر هم بکند محترمانه نیست. انگار که محض رضای خدا کاری را انجام میدهند. بسیار دیدیم که میگویند این رپورتاژ را میدهیم تا کمک به رسانه باشد. چه کمکی؟ این رسانه است که به مدیریت کمک میکند تا فعالیتهای خودش را روشن کند. رسانه به کمک مدیریت میآید پس در اینجا هرچه خرج شود ضرر نیست.
شما اگر بررسی کنید متوجه میشوید که رسانه خصوصا مکتوب چه میزان از مدیریتها طلبکارند. 3 تا 5 سال نمیتوانند طلب خود را از مدیریت بگیرند.
کسی که سرمایهاش را در این کار گذاشته با خودش فکر میکند من اگر سرمایه را در فلان عرصه صرف شغل دیگری میکردم این اندازه فایده داشت. ما سود مالیاش را نمیخواهیم لااقل یک همراهی حمایتگرانه از رسانه داشته باشند.
ما میدانیم در این همراهی اصطلاحا اسپانسر یا حمایت گرانهای که ما از آن اسم میبریم رسانه باید یاور و همراه مدیر باشد. در عرصه اجرایی که کار نمیکند و از آن طرف رسانه باید حمایتهای مالی خودش را از مدیریتها بگیرد تا بتواند به راهش ادامه دهد.
از یک طرف باید فضای احترامآمیزی به وجود آید و از طرف دیگر مدیران سعه صدر داشته باشند.
مدیران باید از طرفی خود را برای هزینه کردن در حوزه رسانه آماده کنند و نیز از طرفی نقدپذیر باشند که اگر این دو اتفاق بیفتد رسانهها میتوانند در توسعه تاثیرگذار باشند.
منتشر شده در پايگاه خبري منار
بازنشر در پایگاه خبری یافته