بر اساس ایدهای که به همت جمعی از جوانان و دختران خرمآبادی مطرح شده، روز ۲۶ اردیبهشت ۱۳۹۳ به عنوان روز «روسری لری گُلوَنی» نامگذاری شده و قرار است روز جمعه هفته جاری برنامهی ویژهای در خرمآباد و در قلعه فلاکالافلاک برگزار شود.
بسیاری از معلمان، استادان، روزنامهنگاران، دانشجویان و فعالان فرهنگی و هنری جزو حامیان این حرکت هستند.
از میان فعالان عرصه هنر، "علیرضا نادری" شاعر و خوانندهی لرستاني نیز حمایت خود را از روز «روسری لری گُلوَنی» اعلام کرده است.
در باره این حرکت فرهنگی گفتوگويی با ایشان انجام دادهايم كه آن را در پي ميخوانيد:
آقای نادری شما چقدر به پوشش سنتی و حفط آن علاقهمندید؟
من به شخصه علاقه زیادی به لباس و فرهنگ کهن ایران زمین داشته و دارم و به همین دلیل از همان ابتدا سعی کردهام علاوه بر فعالیت در زمینه موسیقی گامی هم در جهت حفظ این یادگاران کهن بردارم. حتی در سالهای 53-54 که اکثر خوانندهها با کراوات و لباسهایی از این دست برنامه اجرا میکردند بنده همیشه لباس سنتی پوشیده وسعی کردم مروج این پوشش اصیل باشم. لباسهای سنتی حجاب و وقار دیگری دارند.
امروزه اکثر جوان ها لباسهایی میپوشند که شاید حتی خودشان هم معنی عبارات نوشته شده روی آن را ندانند. من نمیگویم لباسهای سنتی را به همان شکل قدیمی تن کنند، طبیعتاً جامعه نمیپذیرد اما میتوان از ایدههای قدیمی برای طراحی لباسهایی هماهنگ با فرهنگ کهنهمان استفاده کنیم که هم زیبا باشد و هم امروزی که افراد با همه سلایق را راضی کند. فراموش نکنیم که فرهنگ دین و آیین را نگهداری میکند. همه اینها نیازمند جهش بزرگ مردمی است خوشحالم که این اتفاق برای گلونی افتاد و روزی به این نام ثبت شد.
شما فعالیتی در زمینه حفط پوشش لری داشتهاید؟
من "ستره" قدیمی را در قالب یک قبای محلی با الهام از آن شکلی که در زمانهای خیلی دور استفاده میشده طراحی کردهام. در همه برنامههای خارج از استان پوشیدهام که توجه زیادی به آن جلب شده است. بعدها دیدهام که در شبکههای تلویزیونی هم از این پوشش استفاده شده اما حتی نامی از طراح آن آورده نشده است. عرض من این نیست از پوششی که طراحی کردهام استفاده نشود اما اگر نامی هم از کسی که این کار را انجام میدهد ببرند خالی از لطف نیست و سبب دلگرمی و آرامش خاطر میشود.
قبایی که میفرمایید شبیه سترههای امروزی است؟
خیر. اصلا "ستره" قدیمی و اصیل لرستان به این شکل نبوده. این سترههای گلدار در زمان محمدرضا شاه استفاده شده و باقی مانده است. در گذشته از پارچه سنگینتری استفاده میکردند که وجاهت بیشتری داشته است. چندی پیش در محضر یکی از خیاطان چیرهدست لرستان بودم که ایشان میگفت طرحی داده برای دوخت لباسهای لری قدیمی به همان شکل اولیه اما متاسفانه از آنجاییکه حمایت نشده ناکام مانده است.
خود شما اگر امکانش را داشتید چطور حمایتش میکردید؟
حتما یک کارگاه بزرگ راهاندازی میکردم برای دوخت لباسهای قدیمی لرستان. این لباسها فقط به شال وستره و پیراهنهای لری محدود نمیشود. مثلا گیوه هم از همان ابتدا در لرستان استفاده شده است و یا کلاههایی که امروزه با نام عرقچین میشناسیم در گذشته به شکلی خاص توسط زنهای لر مورد استفاده قرار میگرفت. امثال این موارد در لرستان زیاد است که با بیرحمی به فراموشی سپرده شدهاند. خیلی کارها میشود انجام داد،فقط کافیست افراد علاقهمند به این امور حمایت شوند.
دغدغهتان به عنوان یک هنرمند برای دیار لرستان چیست؟
دغدغهام فراموش کردن آیین و رسوم گذشته است. از همین لباس و زبان گرفته تا رسومات دیگر. الان در لرستان همه چیز به شکلی دیگر درآمده است. این همه فاصله برایم واقعا قابل هضم نیست. حس غریبگی جای آرامشی را که باید از دیدن دیارم داشته باشم گرفته است. اقوام دیگر تعصب خاصی به اصالتشان دارند که امیدوارم در ما هم همین تعصب بوجود بیاید.
آقای نادری گُلوَنی شما را یاد چه میاندازد؟
من یک ترانه دارم به نام «ماه چهارده» که در آن به گُلوَنی اشاره شده است. این ترانه بسیار قدیمی است که تماشای یک گلونی که به شکل زیبایی بسته شده بود مرا وادار به سرودن این شعر کرد. ترانه در زمان انتشارش با استقبال زیادی روبرو شد. حالا هم که هرکجا گُلوَنی ببینم یاد آن خاطره و سرودن ترانه ماه چهارده و اجرایش میافتم.
روز روسری لری را چطور حمایت میکنید؟
در جشنی که در خرمآباد برگزار میشود شرکت میکنم و در صورت امکان دو تن از نوازندگان را هم دعوت میکنم تا ترانهای به مناسبت این اتفاق خوب اجرا کنیم.
انتظارتان از مردم و جامعه به عنوان یک هنرمند پیشکسوت در زمینه موسیقی چیست؟
ببینید اصلیترین و تاثیرگذارترین عنصر در زندگی هنری خواننده ها مردم هستند. خواننده از مردم حمایت و عشق میگیرد. متاسفانه در حال حاضر تا ترانهای حاضر میشود قبل از اینکه به صورت رسمی منتشر شود در فروشگاههای موسیقی به صورت کپی وجود دارد و یا آهنگ به بازار عرضه میشود و بعد چند نفر دیگر هم ترانه را میخوانند و خیلی اوقات کسی نمیداند اصلا ترانهسرا و خواننده و آهنگساز نسخه اصلی آن چه کسی بوده برای بنده چندین بار این اتفاق افتاده که ترانهام توسط افراد دیگر اجرا شده و حتی اشارهای به اثر اصلی نشده است.
و کلام آخر ...
از دستاندرکاران این جشن سپاسگزارم که گامی در این راه برداشتهاند و زحماتشان را ارج مینهم.
گفتگو: آرشین ساکی