به مناسبت هفته ملی کودک گفتوگویی با آفرین پنهانی، کارشناس مسئول اداره کل کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان لرستان انجام داده ایم؛ متن كامل اين گفتگو را میتوانید در زير بخوانيد.
کانون پرورش فکری بهعنوان یکی از ارگانهای تأثیرگذار تا چه حد نیاز کودکان امروز را پاسخ میدهد؟
کانون پرورش فکری بهعنوان یکی از ارگانهای تأثیرگذار تا چه حد نیاز کودکان امروز را پاسخ میدهد؟
کانون یک ظرفیت تعریفشده دارد؛ اما بهعنوان دستگاهی که متولی کار با کودکان و برای کودکان است همواره تلاش داشته و دارد که زمینهساز رشد کمی و کیفی خیلی از فعالیتها ونیز رشد استعدادهای کودکان این مرز و بوم باشد. همیشه سعی داشته و دارد که بتواند پاسخگوی نیازهای فرهنگی، هنری و ادبی کودکان و نوجوانانی باشد که مخاطبان اصلی برنامهها و اعضای مراکز ثابت، سیار و پستی هستند. اگرچه بهشخصه باور دارم که تنها کانون نمیتواند نیازهای امروز کودکان را مرتفع سازد چون ظرفیت پذیرش همهی کودکان و امکان حضور همه را نمیدهد (به لحاظ تعداد مراکز و پراکندگی آنها) و همسطح آگاهی والدین، اولیاء تربیتی و آموزشوپرورش خیلی مهم است که در تعامل بیشتری در جهت بهرهگیری از پتانسیل و امکانات موجود در کانون باشند. با همهی اینها در برنامهریزیهای سالانهی کانون روال کار به صورتی است که بتوانیم آبشخور فرهنگی و فکری مناسبی برای کودکان باشیم تا نیازهای فرهنگی، فکری و هنری آنها را به شکلی مطلوب پاسخگو باشیم.
ادبیات کودکان چه تأثیری بر شکلگیری شخصیت و آینده آنها دارد؟
ادبیات مادر همهی علوم است. نقش تربیتی که ادبیات نسبت به سایر علوم دارد غیرقابل اغماض است. هر جامعهای که ادبیات در آن جایگاه داشته باشد و ادبیات را در امور فرهنگی خود قرار دهند، بیشک جامعهای پیشرو، تربیتیافته و عمیق خواهد بود. ادبیات کودکان نیز از این قاعده مستثنا نیست. ادبیات کودکان؛ فرصتی برای امکان رسیدن به جامعهای سالم از طریق روشهای تربیتی سالم کودکان، رشد ذوق ادبی و زیباشناختی آنها، تقویت تفکر انتقادی در کودکان، تقویت قدرت تفکراندیشی و درک صحیح از آموزههای مختلف و علوم گوناگون، یادگیری واژههای درست و گسترش دایره واژگانی آنها، نگاه درست نسبت به محیط پیرامون و دستیابی به زندگی سالمتر، درست، توانا و خوب سخن گفتن، تقویت عواطف انسانی در کودکان، بالا بردن اعتمادبهنفس در آنها و بهعنوان واسطهای انسانساز در جهت مرتفع نمودن برخی نابسامانیهای فردی و اجتماعی، یادگیری پذیرش مسئولیتهای فردی و اجتماعی در کودکان، حتی لذت بردن و حظ ادبی که در بچهها ایجاد میکند. مطالعه درزمینهٔ ی ادبیات، بچهها را وا میدارد تا نسبت به جهان نگاه قابلدرکی داشته و بهگونهای متفاوت به آن بنگرند که در آیندهی آنها و جامعهای که در آن زندگی میکنند نقش سازندهای را داشته باشند. اگرچه بهشخصه اعتقاددارم که خود ادبیات نیز باید آنقدر غنای معنایی داشته باشد که بتواند پاسخگوی نیازها و عمق بخشیدن به مؤلفههایی که به آنها اشاره شد؛ باشد.
بازی در دنیای کودکان بسیار تاثیرگذار است و نقش مهمی در کسب مهارتها و شکلگیری شخصیت آنها دارد، در مراکز کانون چه جایگاهی برای بازی در نظر گرفتهشده هست؟
بازی به فعالیتی گفته میشود که باهدف سرگرمی، تفریح و پر نمودن اوقات فراغت انجام میشود. از مهمترین کارکردهای بازی علاوه بر پر نمودن اوقات فراغت کودکان و نوجوانان، ایجاد نمودن و فراهم کردن بستری برای بیان و بروز هیجانات، تخلیه نمودن احساسات درونی، یادگیری آموزههای نو و آموزشی بودن بازی، آمادهسازی کودک و نوجوان جهت حضور در اجتماع و هویت بخشی و نمادسازی (بهویژه در کودکان و خردسالان)، یادگیری چگونگی ارتباط آنها با همسالان خود و جامعه، رشد فکری، جسمانی و حرکتی در آنهاست. علاوه بر کارکردهای مذکور، بازی؛ معانی مفید و کارساز و بار ارزشی زیادی برای کودکان و نوجوانان دارد. درواقع فرآیندی است که بهواسطهی آن فرد برای ایجاد ارتباط با دیگران، آزمون و خطاهایی که منجر به پختگی میشود و در اشراف آنها بر واقعیات بیرونی، بهره میجوید. بازی امکان درک درست، قدرت تشخیص، برقراری ارتباط، آسان نمودن بیانات کلامی، تخلیه روانی و برونریزی تنش و اضطراب و آنچه در ضمیر ناخودآگاه و ناهشیار فرد خفته است را فراهم میآورد. حتی این امکان را فراهم میکند که بار تجربی و دستیابی به خلق تجارب جدید را در کودک افزایش دهد. تجاربی که وی در مرحلهی جایگزینی قرارگرفته و باشخصیتهای خیالی که برای خود میسازد، انگاره سازی کند. میدان جولان و تاخت و تاز در بستر اجتماعی شدن را برای وی فراهم میکند و چگونگی یادگیری در ارتباط بخشی با افراد یا جامعه را برای او میسر میسازد. کودک بارها و بارها خود را جایگزین دیگر افراد جامعه در شغلها و پستهای خیالی کرده و از این طریق راه ورود به اجتماع در او تقویت میشود.
بازی موجب میگردد که کودک در برابر ترسها و ناکامیها جسارت رفتاری یافته و بر آنها غلبه کند. کودکان مانند بزرگسالان قادر به بیان احساسات یا هیجانات آزاردهنده نیستند و یا از بیان آنها عاجزند، اینجاست که از بازی بهعنوان وسیلهای برای مهار کردن رفتارهای روانی و بهنوعی رواندرمانی استفادهشده و جایی که امکان برون ریخت هیجانات، ترسها، افکار آزاردهنده وجود نداشته از طریق بازی میتوان آنها را مهار و موجب برونریزی آنها شد.
با توجه به این شناخت و باز تعریف؛ بازی بهعنوان یکی از فعالیتهای مهم و انگیزه ساز در کانون به آن توجه خاصی میشود. فعالیتی ست که جایگاه خاص خودش را در بین فعالیتهای فرهنگی (و در مواردی ادبی و هنری) کانون دارد. در کانون ما دو نوع بازی برای بچهها برنامهریزی میشود: بازیهای فکری که انگیزه ساز رشد فکری و عمق دادن به نگاه تربیتی آنها دارد و بازیهای حرکتی-جسمانی که ضمن ایجاد نشاطبخشی در بین کودکان و نوجوانان موجب مهارتآموزی فردی و اجتماعی در بین آنها میشود؛ بنابراین؛ بازی بهعنوان یکی از مهمترین نکات کلیدی در رفتارهای فردی و اجتماعی افراد در کودکی و نیز پیشنیاز ورود به زندگی اجتماعی، در بین فعالیتهای کانون نقش سازندهای را به عهده دارد. ما در کانون در آموزشهای غیرمستقیم ادبی و هنری نیز بازی نقش مهمی دارد. گاهی با ارائهی یک بازی مربی میکوشد که نکات تربیتی را به بچهها منتقل کند، لذت و حظ ادبی به آنها بدهد، زمینهساز یک نقاشی خوب باشد، در دنیای ذهنی و تخیلی آنها تأثیرگذار مثبت باشد، با یک نمایش خلاق راه ورود به ثبات بخشی شخصیت و نقشپذیری اجتماعی آنها نقش داشته باشد و مهمتر آنکه یاد بگیرند چگونه احساسات و عواطف خود را بروز دهند و بدون دست زدن به حذف خود یا مهار نمودن قوانین دست و پاگیر، با شفافیت کامل به بیان اندیشهها، خواستهها و بروز تواناییهای خود دست بزنند و اینهمه در ورود به جامعهای گستردهتر از دنیای ذهنی به ایفای نقش بپردازند.
کانون پرورش فکری چه برنامههایی برای افزایش سطح آگاهی والدین در خصوص نحوه برخورد با کودک و نوجوان دارد؟
اینیک سوأل کلی است. مخاطب کانون کودکان و نوجوانان هستند. همواره آنچه ما در مراکز برنامهریزی میکنیم برای بچهها هست اما ارتباط والدین و تعامل آنها با مربیان خود نکتهی حائز اهمیتی است که میتواند در یاریرساندن به بچهها برای رشد فکری و فرهنگی آنها کمک کند. همهی فعالیتهای کانون یک فرایند چندساله دارند و سعی شده و میشود تا والدین از روند رو به رشد این فرایند بهطور کامل آگاهی پیدا کنند. آنها وقتی متوجه رشد همهجانبهی بچهها میشوند بیشتر به کانون اعتماد میکنند و این خیلی مهم است؛ اما همیشه در ویژهبرنامههایی که اتخاذ میشود، نشستهایی که مراکز برای مشارکت والدین برنامهریزی میکنند، مسابقات مشترک بین والدین و بچهها، موفقیت بچهها در مسابقات و جشنوارههای مختلف همه موجب شده که ارتباط مؤثری بین والدین و کانون به وجود بیاید؛ اما در بحث روانشناختی والدین در ارتباط با کودکان باید صادقانه عرض کنم که قریب بهاتفاق والدینی که با کانون ارتباط دارند در جهت چگونگی برخورد با آنها واقف هستند و آگاهی خوبی دارند. چون کودکان و نوجوانان ضمن اینکه خودشان پتانسیل خوبی برای رشد دارند کانون نقش تربیتی فرهنگی، هنری و ادبی خوبی ایفاء میکند. گاهی ممکن است بهصورت موردی مسئلهای پیش بیاید که در این صورت در چهارچوب وظایف کاری، کانون ارتباط برقرار کرده و ورود پیدا میکند.
در پایان از خانم پنهانی که باوجود مشغلههای کاری در تهیه این مصاحبه همکاری کردند تشکر میکنم و برای ایشان و تمام کسانی که در این عرصه فعالیت میکنند آرزوی موفقیت روز افزون دارم.
کلام آخر:
کنوانسیون حقوق کودک شامل ۵۴ ماده و دو پروتکل اختیاری بوده که چهار اصول پایهای آن را جهت میدهد:
- هیچ کودکی نباید از تبعیض رنج ببرد.
- زمانی که در رابطه با کودکان تصمیمگیری میشود، باید منافع عالیه آنان در رأس قرار گیرد.
- کودکان حق حیات داشته و باید رشد کنند.
- کودکان حقدارند آزادانه عقاید و نظرات خود را ابراز کنند و این نظرات در تمامی اموری که به آنها مربوط میشود، باید موردتوجه قرار گیرد.
رَبِّ هَبْ لی حُکْماً وَ أَلْحِقْنی بِالصَّالِحینَ
گفت و گو: علی محمدی
گفت و گو: علی محمدی