نویسنده: سرتیپ دوم ستاد محمد قنبری فرمانده انتظامی استان لرستان
«یا أَیُّهَا النَّبِیُّ قُلْ ِلأَزْواجِکَ وَ بَناتِکَ وَ نِساءِ الْمُوءْمِنینَ یُدْنینَ عَلَیْهِنَّ مِنْ جَلاَبِیبِهِنَّ ذلِکَ أَدْنی أَنْ یُعْرَفْنَ فَلا یُوءْذَیْنَ وَ کانَ اللّهُ غَفُورًا رَحیمًا)؛
ای پیامبر، به همسران و دخترانت و زنان مؤمنان بگو پوشش های خود را برخود فروتر گیرند. این برای آن که شناخته شوند و مورد آزار قرار نگیرند [به احتیاط] نزدیک تر است و خدا آمرزنده مهربان است. مقدمه:
جامعه ايراني در طول چند دهه اخير، شاهد تغييراتي قابل توجه وشگرف درعرصه هاي مختلف بوده است. درگذشته هاي دور، هريک ازاين تغييرات، دردوره هاي تاريخي طولاني و برخي از آنها نيز، با سپري شدن تجربههاي يک نسل رخ داده، اما طي دوران اخير، تغييرات اجتماعي، به صورتي پي در پي و بسيار سريع اتفاق افتادهاند.
ازسوي ديگر، جهان معاصر نيزصحنه تغييرات سريع، مداوم وسرسامآوري است که آن را از تمام دورههاي گذشته زندگي اجتماعي بشر متمايز ميکند. پيامدها وآثار««جامعه ارتباطي جديد»» مبتني برفناوريهاي نوشونده، به قدري زندگي اجتماعي را تحت تاثيرقرارداده اند که سرعت آنها، به کارگيري تدابيرجديد، روش هاي نوين وبازنگري دربسياري از شيوهها و پيشفرضهاي حيات اجتماعي را ضروي ساخته است. در شرايط جديد، بقاء وحضور در صحنههاي گوناگون زندگي اجتماعي، توجه وعنايت خاص به 3 اصل کلي زيررا اجتناب ناپذير ميسازد.
1- پذيرش تغييرات و شتاب آن، به عنوان يک پديده اجتماعي جديد و واقعي درزندگي انسان ها.
2- تلاش براي شناخت وتبيين ماهيت، چگونگي وچرايي آن.
3- کوشش متفکرانه وعالمانه براي برنامه ريزي ومديريت اين تغييرات درحوزه هاي مختلف اجتماعي.
تخطي ازهنجارهاي اجتماعي وفرهنگي درامور وشيوه زندگي، تبعات خاص وعواقب مخصوص به خود را به همراه دارد. اين عوارض وتبعات، گاه چنان عميق و تاثيرگذار هستند که بسياري از فرايندهاي اجتماعي را نيز تحت تاثير قرار مي دهند. ازجمله اين امور ميتوان به مقوله پوشش در جامعه اشاره کرد. استفاده ازاشکال غير متعارف وغيرعادي پوشش درجامعه، پديد آورنده معضلات ومسايلي خواهد شد که هزينههاي اجتماعي قابل توجهي را به دنبال خواهد داشت.
بر اساس تحقيقات انجام شده، عدم رعايت حجاب، بيشترين اثر منفي را بررفتار وفرهنگ عمومي، به خصوص جوانان ونوجوانان داشته ونقش مستقيمي درافزايش آسيب ها، جرايم وآشفتگي هايي نظيرمزاحمتهاي خياباني وفساد اخلاقي داشته به طوري که اين مزاحمتها واذيت و آزارها به حدي امنيت ذهني وعيني بانوان عزيز را به مخاطره انداخته که با واکنش هاي متفاوتي ازسوي آنان مواجه گشته است.
ترويج مدهاي ماهواره اي مغايربا فرهنگ بومي و هنجارشکن، به علاوه وجود زمينههاي روانشناختي عده اي خاص براي پذيرش آنها، منجر به حضور افرادي در جامعه با لباس و پوشش نمايشگرايانه متضاد با شئون شهروندي، عرف اجتماعي و فرهنگ وباور ديني گرديده است.
تبيين جامعه شناختي پديده بدحجابي:
یکی از رویکردهای مطرح در زمینه تبیین انحرافات اجتماعی، رویکرد گزینش عاقلانه است. طبق یکی از نگاه های جدید در این رویکرد، رابطه منحرفانه و کجروانه به منزله بازار انحراف و جرم است که مشتمل بر تقاضا و عرضه می باشد. بر طبق برداشت های جدید، فرد منحرف در بخش تقاضا قرار دارد و فرد بزه دیده به هیچ وجه در این جریان، منفعل و بیتأثیر نیست بلکه با قرار گرفتن در بخش عرضه، فعالانه در شکل گیری عمل منحرفانه شرکت می کند. این مدل تحلیل، در مورد انحرافات اجتماعی و اخلاقی ناشی از عدم رعایت حجاب صحیح کاربرد دارد و مستلزم سیاست های کنترلی متناسب با خود است. اگر با این رویکرد به تحلیل برخی متون دینی (آیات مربوط به حجاب) بپردازیم، شاهد تأیید این مدل در این آیات خواهیم بود و تشریح حجاب به منزله یک سیاست کنترلی، به خوبی در این مدل معنا مییابد.
موضوع بدحجابی در جامعه ما از اموری است که ذهن بسیاری را در جامعه ازجمله خانواده ها ونهادهاي آموزشي را به خود مشغول داشته است.
تلقی بدحجابی به عنوان امری نابهنجار و نامطلوب نشانگر این است که ذهنیت فرهنگی و دینی ما برای بدحجابی آثار و تبعات نامطلوبی قائل است و به تعبیر دیگر، آن را علت برخی پدیده های نامطلوب دیگر در جامعه می انگارد.
در این مقاله با مروری کوتاه بر نظریه های علمی ارائه شده در زمینه تبیین (علتیابی) انحرافات و ناهنجاریهای اجتماعی و سیر تحول آن نظریه ها، جدیدترین نظریهها، دراين حوزه را تشريح خواهم نمود. اما پیش از بیان نظریه های مطرح در این زمینه، در ابتدا لازم است، مفاهیم اصلی موضوع بحث مورد کنکاش قرار گيرد.
معنیشناسی بدحجابی:
همان گونه که از ترکیب لفظی این مفهوم برمی آید، برای تعریف بدحجابی بهتر است، در ابتدا حجاب و حدود آن مشخص گردد و از آنجا که هدف دستیابی به اصطلاح شرعی این مفهوم است، باید دید که حجاب علاوه بر معنای لغوی، در شرع اسلام چه معنایی دارد. از نظر لغوی حجاب به معنای پوشیدن، پرده و حاجب به کار رفته و در هیچ موردی اصالتاً به معنای نوع، سبک پوشیدن و نوع سبک لباسی که پوشیده میشود، اطلاق نشده است.
در اصطلاح فقهی نیز برای رساندن معنای پوشش زنان، از لغت حجاب استفاده نشده ونمی شود، بلکه از لغت «سَتر» که به طور دقیق، در معنای پوشش و پوشاندن است، استفاده می شود.
در مورد میزان و مقدار پوشش بدن که در شرع اسلام برای زنان واجب شمرده شده است، با نگاهی به رساله های عملیه مراجع تقلید می توان دریافت که حجاب صحیح و واجب برای زنان عبارت است از، پوشانیدن تمام بدن به جز قرص صورت و دو دست (از مچ دست به پایین). اما این تعریف فقهی تعریف حداقلی است به سخن دیگر، برطبق رویکرد عالمان ژرف اندیش دینی، با تأمل دقیق در منابع آموزه های دینی، می توان از جنبه های فردی این حکم فراتر رفت و به ابعاد اجتماعی این رفتار متوجه گردید. همان گونه که استاد شهید مرتضی مطهری خاطرنشان ساخته است: «پوشش وحجاب زن در اسلام این است که زن در معاشرت خود با مردان بدن خود را بپوشاند و به جلوه گری و خودنمایی نپردازد.» بنابراین، مقصود از حجاب اسلامی، آن نوع پوششی است که دارای این دو ویژگی باشد:
1- حدود شرعی پوشش در آن رعایت شده باشد.
2- با خودنمایی وجلب نظر نامحرمان همراه نباشد. طبق این تعریف، حجاب امری نیست که صرفاً به موضوع پوشش مرتبط باشد، بلکه امری رفتاری نیز هست.
با روشن شدن مفهوم حجاب، تصور جامع تری از بدحجابی در ذهن مان شکل می گیرد. بدحجاب فقط کسی نیست که حد واجب حجاب شرعی را رعایت نمی کند؛ ممکن است کسی این حدود را کاملاً رعایت کند ولی در عین حال وضع ظاهرش، نوع رفتارش با مردان، نوع سخن گفتنش، نوع راه رفتنش، حتی نوع نگاهش به افراد و اطرافش و در یک کلام، نوع رفتار ارتباطی او در اجتماع به گونه ای باشد که «زبان دار»باشد، یعنی با زبان بی زبانی توجه نامحرمان را به خود جلب نماید.
تذکر این نکته لازم است که ویژگی خودنمایی و به تعبیری، زباندار بودن رفتار و پوشش، ربطی به آگاهی و قصد فاعل رفتار یا پوشش ندارد و ممکن است این جلب نظر غیرآگاهانه و غیرعمدی باشد.
زن از ديدگاه مكاتب غربي و اسلام
با نگاهی موشکافانه در نظریات مکاتب غرب و احکام دین اسلام میتوان به این نتیجه رسید که فرق فاحشی بین حقوق زن در اسلام و آنچه که در مکاتب، ادیان و جنبش های حقوقی و اجتماعی مطرح شده است، وجود دارد. علیرغم اینکه اصول و نظریات مقدس آیین اسلام و نظریات این مکاتب قابل مقایسه با هم نیستند ولی جهت آشکار شدن اهداف شوم و غیرانسانی غرب به بررسی این مسئله پرداخته می شود.
تمامی مکاتب و نظریه های غربی در جهت سوء استفاده از موقعیت و جایگاه حساس زن در جامعه به نظریه پردازی پرداخته اند و سعی نمودهاند با مطرح ساختن طرح ها، کنوانسیون و همایش های به ظاهر مدافع حقوق زن، او را در نظام اقتصاد جهان و سرمایه داری وارد ساخته و در جهت اهداف خود و استثمار آنان بهره ببرند.
تفاوتی که میان اسلام و سیستم های غربی وجود دارد این است که اسلام یکنواختی و تساوی حقوق زن و مرد را در نظر گرفته و متناسب با نوع خلقت و آفرینش فطری آنها حقوق متناسبی را بیان کرده است تا به اهداف معنوی، دنیوی و اجتماعی خویش دست یابند.اما غرب می کوشد تا قوانین و وظایف مشابهی بین زن و مرد به وجود آورد. در حالی که با تنظیم این قوانین به ظاهر مساوی، باعث تضییع حقوق تمامی انسان ها و بر هم خوردن نظم اجتماع میشود، چرا که اختلافات طبیعی این دو را نادیده گرفته و آگاهی کاملی از خلقت و شخصیت انسان ندارد.
اسلام در همه موارد حقوق و وظیفه متناسب و هماهنگی بین زن و مرد قائل شده است.هدف اسلام ایجاد جامعه ای آرمانی و معنوی است که در آن تمامی انسانها در حیاتی سعادتمندانه، زمینه های رشد و تعالی اخلاقیات خود و جامعه و دیگر انسان ها را فراهم سازند. لذا تدوین و تنظیم حقوق و قوانینی خاص، برای چنین اجتماعی، آگاهی از تمامی ابعاد و شئونات زندگی فردی و اجتماعی بشر و داشتن شناختی کامل از نظام آفرینش و دستگاه هستی است و این مسئله محقق نخواهد شد جز در سایه احکام الهی و دینی ماورایی.
در واقع تمام قوانین مربوط به زن در اسلام بر محور رعایت حقوق انسانی او و متناسب با نوع فطرت و خلقت او بوده است. هر قانونی می باید سازگار با نوع آفرینش انسان و اجتماع باشد. آنچه با نام برابری حقوق در مکاتب غربی مطرح می شود، نمایانگر زیر پاگذاشتن حقوق تمامی انسان هاست.عدم شناخت دقیق از انسان و نداشتن جهان بینی کامل نسبت به جامعه انسانی و جهان هستی باعث گردیده که تمام نظریات و رویکردهایی که مکاتبی غیر از اسلام مطرح ساخته اند به شکست منجر گردد.
در دوره ای که فرهنگ غربی بر تمام نقاط جهان سیطره یافته و منادیان آزادی و حمایت از حقوق زن، با تعبیر نادرست از واژه "آزادی"، آزادی حقیقی زنان و ارزشهای والای انسانی آنها را نادیده انگاشته، آنها را به بندگی هوی ها و هوسهای خود گرفته اند، بازخوانی اندیشه رهبر کبیر انقلاب حضرت امام خمینی (ره) درباره جایگاه زن، خالی از لطف نیست.
به طور کلی شأن و مقام و شخصیت انسانها و حقوق آزادی های آنان، دارای ساختاری است که تعالیم اسلام و احکام نورانی قرآن کریم، چارچوب آن را فراهم آورده اند.خارج از این مرزهای مقدس، شأن انسانی آدمیان ملعبه هوی و هوسهای افرادی دیگر از نوع خودشان بوده و مفهوم و محتوای اصیلی نخواهد داشت. در نگاه حضرت امام (ره)، "زن" دارای شخصیت و مقامی قرآنی است و نباید خارج از این ظرف، ملاکها و ارزشهای دیگر را پذیرا شود.شاخصه های انسانی قرآن، علم و تقوی هستند.اینها معیارهایی الهی هستند که در رأس تعالیم همه مکاتب الهی قرار داشته و قرآن کریم و پیامبراعظم (ص) نیز بر آن تصریح و تاکید داشته اند.شاخصه های علم و تقوی زن و مرد را مشمول خود قرار داده اند و در پیشگاه حضرت احدیت هیچ یک را بر دیگری مزیتی نیست. زن و مرد مسلمان در انجام وظیفه و تکلیف الهی مساوی و از حیث مسئولیت پذیری نیز برابر هستند.
حجاب شاخصه اصلی زن مسلمان
همان طور که بیان شد حجاب، در لغت به معناي مانع، پرده و پوشش آمده و اگر به معناي عام، هر نوع پوشش و مانع از وصول به گناه را حجاب بناميم، حجاب ميتواند اقسام متفاوتي همچون؛ حجاب ذهني، فكري و روحي داشته باشد. علاوه بر اين، در قرآن از انواع ديگر حجاب كه در رفتار خارجي انسان تجلي ميكند نيز نام برده شده است كه ميتوان به حجاب و پوشش در نگاه اشاره كرد كه به مردان و زنان، در مواجهه با نامحرم توصيه شده است.در خصوص آثار فردي رعايت حجاب، ميتوان به احترام به شخصيت زن به واسطه رعايت حجاب، مصونيت ارتباطات زن با مردان غريبه، حفظ اعتقادات مذهبي براي افراد، حفظ عفت زن و جلوگيري از فساد و ناهنجاري اشاره كرد. همچنين آثار اجتماعي رعايت حجاب نيز سلامت نسل جديد جامعه، پيشگيري از فساد اخلاقي، مبارزه با مظاهر بيديني و حفظ كيان خانواده است.
اسلام بر حضور اجتماعي زن تأكيد ميورزد اما اين حضور را بدون قيد و شرط نمي داند.اسلام يكي از شرايط مهم و اساسي فعاليت اجتماعي زن و حضور وي در صحنههاي گوناگون را مرزبندي دقيق و جدايي او از مردان ميداند. حفظ وقار و عفت، شرط دوم براي حضور زن در اجتماع است و اين بدان دليل است كه زن در نگاه اسلامي از جايگاه بلند و منزلتي عظيم برخوردار بوده كه اسلام براي حفاظت از اين جايگاه تدابير گوناگوني انديشيده است.اما در عصر حاضر هجمه ها به حجاب از سوي فرهنگ غربي شدت گرفته و حجاب در برخي لايه هاي جامعه به حاشيه رفته است.متاسفانه فرهنگ برهنگي در حال رسوخ به خانواده ها است و يکي از معضلات اجتماعي ما عدم رعايت حجاب و عفاف از سوي برخي افراد است.توسعه علم و رشد تكنولوژي و شکلگيري کلانشهرها در همه جاي دنيا باعث کاهش قدرت جامعه و افزايش فردگرايي شده و در نتيجه انسانها براي خود اين حق را قائل شدهاند که در انتخاب سبک زندگي خود آزادي بيشتري داشته باشند و به قيود فرهنگ هاي گذشته خود پايبند نباشند.به عبارتي يکي از محصولات دنياي مدرن اومانيسم يا همان انسانمحوری است که اصالت را به لذت بردن انسان در اين دنيا مي دهد و هر آنچه که مانع لذت او مي شود را مطرود مي داند.حجاب يکي از موانع لذت انسان مدرن است.
وقتي لذت انسان اصل قرار گرفت همه قيودي که اديان الهي براي سعادت واقعي انسان در نظر گرفته اند خلاف تمدن و پيشرفت معرفي مي شود.متاسفانه اين فرهنگ غلط به مدد رسانه هاي غربي و با برنامه و هدفمند جامعه ما را هدف قرار داده است.در اين تبليغات گسترده بيحجابي و پيشرفت و کسب منزلت اجتماعي و مدرن بودن به يکديگر گره خوردهاند و به گونهاي القا گرديده که بيحجابي از الزامات و شاخص هاي تمدن و ترقي است. سبک زندگي که امروز فرهنگ غرب به ما القا ميکند (که يکي از شاخصه هاي آن بي بند وباري و عدم توجه به قيود اسلامي است) در تضاد با سبک زندگي است که اسلام براي بشريت تجويز کرده قرار دارد.
خداي متعال براي اينکه انسانها انساني زندگي کنند و از خصلتهاي حيواني بيرون بيايند و يک عروج الهي داشته باشند قيودي را در نظر گرفته که رعايت آنها الزامي است.يکسري از دستورالعملهاي خداوند متعال مثل واجب و حرام ضروري است. خداوند مانند يک طبيب حاذق براي سلامتي انسانها نسخههايي تجويز کرده است. بنابراين فلسفه حجاب براي سبک زندگي الهي و انساني زندگي کردن و نه غريزي زيستن تعريف شده است. جداي از تبليغات مسمومي كه رسانههاي غربي عليه اسلام دارند، آموزههاي اسلامي و وحياني همچنان كاربرد خود را دارد، چرا كه با فطرت، نهاد و ضمير وجودي انسانها سر و كار دارد. اسلام دين فطري است و همان چيزي را ميگويد كه درون انسان فرياد ميزند و چه بخواهد و چه نخواهد عقل بر آن مهر تأييد ميزند.
انحراف اجتماعی یا کجروی:
انحراف اجتماعی یا کجروی، به رفتاریا کنشی اطلاق میشود که هنجارهای مقبول جامعه را زیرپا میگذارد. در هر جامعهای برحسب موقعیت های گوناگون، انتظارات خاصی از اعضای جامعه وجود دارد. بی توجهی به این انتظارات به معنای انحراف از آن ها محسوب می شود. این انتظارات و هنجارها بسته به اهمیتی که جامعه برای آن ها قائل است، می تواند واکنش های متفاوت اجتماعی را در قبال نقض آن ها برانگیزد؛ بر این اساس، هنجارهای اجتماعی را به 3 دسته کلی می توان تقسیم بندی نمود:
1- شیوه های قومی:
شیوه های قومی به آن دسته از هنجارهای اجتماعی اطلاق می شود که نقض آنها هرچند نامطلوب و نابهنجار تلقی می شود، ولی واکنش شدید مردم را در پی ندارد و واکنش در حد عدم تأیید آنان محدود می ماند. مانند کسی که چشمچرانی کند، این رفتار گرچه امری نامطلوب تلقی می شود ولی معمولاً مردم با مشاهده آن چندان واکنشی نسبت به فرد مزبور نشان نمیدهند.
2- رسوم اخلاقی:
یعنی هنجارهای نیرومندی که از نظر اخلاقی مهم محسوب می شود و مجازات متخلفان از آنها، شدیدتر وشامل جریمههای مالی و فیزیکی میشود. برای مثال در جامعه ما حفظ حریم و احترام بانوان از هنجارهای مهم به شمار میرود و اگر کسی با گفتن متلک و سایر اذیتهای کلامی این هنجار را نقض کند، سایر افراد شاهد قضیه به شدت با وی برخورد خواهند کرد.
3) قانون :
قانون آن دسته از هنجارهای اجتماعی است که جامعه، آنها را چنان برای بقای خود حیاتی می داند که هنگامی تخطي از آن صورت بگیرد، دولت و ابزارهای حکومتی را به مقابله با آنها وا میدارد و متخلف از آنها ممکن است به زندان، محرومیت از حقوق اجتماعی و... شود؛ مانند سرقت، آدمربايي، پديده اراذل و اوباش و...
در این نوشتار مقصود از انحرافات اجتماعی، انحراف از هنجارهای اجتماعی نوع دوم و سوم است، یعنی انحراف هایی که واکنشهای نسبتاً شدید اجتماعی را ایجاد می نماید.
با توجه به مطالب ارائه شده به تبيين جامعه شناختي پديده بدحجابي می پردازم.
رویکرد گزینش عاقلانه:
رویکرد گزینش عاقلانه، یک اصل محوری دارد و آن «این است که رفتار آدمیان، هدفدار و سنجیده (سنجش گرانه) است...آدمیان در چند راهی ها راهی را که با اغراض شان موافق است اختیار می کنند، برای رفتن به هر راهی محاسبه سود و زیان می کنند... عملی عاقلانه و سنجیده است که در چارچوب اطلاعات مشخص از شقوق مختلف، وسیله مناسبی برای رسیدن به هدفی باشد.» بنابراین، رفتار منحرفانه نیز نوعی تصمیم گیری فردی و گزینش عقلانی فایده گرایانه است که پس از سنجش پیامدهای مثبت و منفی رفتار منحرفانه صورت می گیرد؛ به علاوه، در این رویکرد اصل بر این است که امکان گزینش و تصمیم گیری برای همه افراد به یکسان وجود دارد.
رویکرد عرضه و تقاضا:
اهمیت رویکرد گزینش عاقلانه در حوزه تبیین های خرد از رفتار منحرفانه در این است که اساس و مبنای نظریهها و رویکرد های متفاوتی در این زمینه شده است. یکی از اساسیترین و قدیمیترین اینها، رویکردی است که رابطه منحرفانه و کجروانه را به صورت بازار عرضه و تقاضا تصویر می کند و فرد کجرو را در جایگاه «عرضه کننده» می نشاند.
روایت جدیدتر تقریر «ون دیک» از این رویکرد است. وی فرد منحرف و آسیب ساز را شاخص بخش «تقاضا» و بزه دیده (کسی که از رفتار انحرافی آسیب می بیند) را شاخص بخش «عرضه» قلمداد می کند؛ بدین معنا که آنچه فاعل حقیقی کجروی دربازار جرم و کجروی دارد، صرفاً آمادگی و انگیزه و گاه ابزار لازم برای این کار است؛در مقابل، آنچه فرد بزه دیده عرضه می دارد، آسیب پذیر نمایاندن خود و ایجاد این باور در فرد منحرف است که می تواند انگیزه و توانمندیش برای هنجارشکنی را به فعلیت برساند. بدین سان روشن می شود که این روایت از رویکرد گزینش عاقلانه، یک گام از روایت قبل جلوتر است؛ چرا که تحلیل خود را صرفاً بر شخص خاطی متمرکز نمی سازد بلکه به نقش آفرین بزه دیده در جریان انحراف و کجروی صحه و تأکید می گذارد. به تصریح برخی محققان در خلال دهه 1990، «در میان جدیدترین معارف جرم شناختی، دیگر مسأله عمده، مجرم نیست بلکه بزه دیده است، یعنی کسی که شیوه زندگی و فعالیتهای روزمره وی ممکن است او را در برابر جرم آسیب پذیر کند».
بدحجابی در رویکرد عرضه و تقاضا:
بر طبق نظریه عرضه و تقاضا، در راستای حفظ هنجارها، حریم ها و ارزش های حاکم بر جامعه و نیز به دنبال راهکارهایی برای کاهش یا حذف انحرافات علاوه بر اینکه مجازات متوجه فرد منحرف میشود، شخص بزه دیده هم (که در این موارد معمولاً جنس زن است)، از این سرزنش و سیاست در امان نمیباشد، چرا که او هم صرفاً منفعل نبوده است. چون زنان به علت مطلوبیت های طبیعی که خواه ناخواه در ظاهر و جسم خود، در نظر مردان دارند و نیز به علت مطلوبیت ها و جذابیتهایی که می توانند آگاهانه یا ناآگاهانه (براساس تربیت نادرست) به رفتار خود در منظر مردان ببخشند، در بخش عرضه قرار می گیرند. این در حالی است که در وضع عادی، جذابیت ها و مطلوبیت های مردان برای زنان از سنخ امور ظاهری و جنسی نیست و از این لحاظ آنان عرضه کننده نیستند بلکه متقاضی هستند.
بنابراین، هرقدر این اقسام زیبایی ها از جانب زنان، بیشتر در دسترس مردان باشد، به معنای عرضه بیشتر آنها در برابر انظار متقاضیان است. اقتضای چنین وضعی، بیانگر این پیام (هرچند معمولاً ناخواسته) از جانب زنان بالقوه بزه دیده به مردان بالقوه کجرو است که آنها به راحتی به این نوع زنان دسترسی پیدا کنند. در این صورت امکان نقض هنجار سهل تر و کم هزینهتر میگردد. آنچه در این میان مانع بروز کنش کجروانه می شود، یکی هزینه بالای کجروی به علت مجازات سنگین قانونی یا اجتماعی و دیگری، کاهش آگاهانه یا ناآگاهانه عرضه از طریق وجود الگوهای رفتاری صحیح در میان زنان است.
با چنین مقدمه ای روشن می شود که بی حجابی یا بدحجابی به معنای عام، عرضه هرچه بیشتر است. یکی از راه های کاهش عرضه، رعایت حجاب به معنای عام آن (پوشش اندام و زباندار نبودن رفتار) است، چرا که فرصت های هنجارشکنی را از دست کجروان می گیرد.
بشر با توجه به اهمیتی که برای سلامت خود قائل است، به سلامت جامعه هم ارزش می نهد و بیماری جامعه را بیماری خود می داند؛ هم چنان که تلاش می کند برای حفظ و تأمین سلامت خود از بسیاری از امور بپرهیزد و یا از واکسن های پیشگیری و داروهای گوناگون استفاده کند، برای سلامت جامعه هم باید نهایت سعی و کوشش خود را به کار گیرد و جامعه را از مبتلا شدن به بیماریهای اخلاقی و روانی پرهیز دهد تا دیگر افراد جامعه به رشد، تعالی و سعادت برسند.
بدحجابی از مسائلی است که سلامت فرد و جامعه را تهدید می کند. پوشش نامناسب پیآمدها و آثار جبرانناپذیری در فرهنگ، اخلاق، اعتقاد، اقتصاد و امنیت جامعه دارد که گاه مسیری انحرافی و بازگشت ناپذیری پدید می آورد. در اینجا آثار و پیآمدهای گسترش بدحجابی را از دو منظر فرهنگی و اجتماعی مورد بررسی قرار میدهیم.
آثار و پی آمدهای فرهنگی بدحجابی عبارتند از:
الف) وازدگی در برابر فرهنگ بیگانه.
ب) سلطه بیگانگان و تأمین منافع آنان.
ج) گسترش فساد و تباهی.
د) افت تحصیلی و آموزشی.
ه) تضعیف اعتقادات دینی در جامعه.
بدحجابی پی آمدهای اجتماعی نیز به دنبال دارد، از جمله:
الف) ایجاد ناامنی و سلب آرامش.
ب) ترویج رذایل اخلاقی.
ج) کم رنگ شدن حضور مثبت زنان در جامعه.
د) برهم زدن تنظیم روابط جنسی و عاطفی.
ه) افزایش آزار جنسی.
و)جلب نگاه هاي چشم چران وهوسباز.
ز) اختلالات روحی و روانی.
ح) تزلزل نهاد خانواده.
طلاق و از هم گسیختگی زندگی زناشویی در دنیا به طور مدام بالا رفته است؛ چرا که «هر آن چه دیده بیند دل کند یاد» و هر چه دل در این جا یعنی هوس های سرکش، بخواهد، به هر قیمتی باشد به دنبال آن می رود و به این ترتیب هر روز دل به دل بری می بندد و با دیگری وداع می گوید».
مزاحمت براي بانوان مهم ترين پيامد بدحجابي:
از جمله مشکلاتي که طي سالهاي اخير، بعضاً وجدان عمومي جامعه را آزرده و امنيت را مورد تهديد قرار ميداد، سلب آسايش عمومي زنان، توسط عده اي افراد معلوم الحال بوده که گاهي چهره زيباي جامعه اسلامي را خدشه دارونگراني خانوادهها را نيز به دنبال دارد.
در يك نگاه كلي، عوامل و زمينه هاي مؤثر بر رشد بدحجابي عبارتند از:
- هجوم فرهنگ غرب وتلاش استعماردرکشف حجاب براساس هژموني جهان – مک.(دهکده جهاني آمريکا- افرادي داراي ذهن پروار که درتمام شئون زندگي فردي، اجتماعي، فرهنگي،اقتصادي،سياسي و...براساي مدل ليبرال دموکراسي فوکوياما رفتارکنند).
- ترويج والقاء آزادي هاي بي حد و حصر و بيبند و باري.
- اعتقاد به دست و پا گير بودن حجاب براي کاروتلاش.
- دگرگوني ارزش ها وتبليغ اين اعتقاد کاذب که شخصيت زن دراين است که زيباييهايش را آشکار کند.
- تضعيف باورها و اعتقادات مذهبي در جامعه؛
- تهاجم فرهنگي دشمن
- گسترش روحية غربگرايي و غربزدگي.
- تقليد از الگوهاي غربي و خارجي.
- خلاء فرهنگي در جامعه.
- ضعف و ناهماهنگي نهادهاي اجتماعي.
اما براي ترويج فرهنگ حجاب که يکي از شاخصه هاي سبک زندگي اسلامي است چه بايد کرد؟
تفهيم فوايد حجاب و مضرات بي حجابي براي مردم در قالبهاي هنري و بهطور نامحسوس از جمله راهکارهاي ترويج حجاب است. اينکه خانواده هاي ما،نهاد هاي آموزشي و مسئولين ما بدانند که علت اينکه انرژي برخي جوانان صرف شهوتراني مي شود و بسياري از معضلات اجتماعي از جمله طلاق و خيانت همسران به هم و عدم ازدواج جوانان و داشتن روابط نامشروع و در کل فروپاشي خانوادهها از عدم رعايت حجاب و پيروي از فرهنگ برهنگي و بي بند و باري حاصل ميشود در هوشياري و جزم شدن عزم ها براي مقابله با بي حجابي و بي عفتي در جامعه موثر خواهد بود. اگر به دنبال سلامت اخلاقي و امنيت اجتماعي و حتي جسمي شهروندانمان هستيم و حفظ نظام ديني برايمان مهم است بايد تلاش کنيم که احکام الهي در جامعه اجرا شود و يکي از مهمترين اين احکام حفظ حجاب و عفاف است.بايد با استفاده از مدارک و اسناد معتبر و پروندههاي قضائي، (قتلها و ضرب و جرحها و طلاقها)عامل فرهنگ برهنگي در شکل گيري آنها را به مردم گوشزد کنيم.
نظام سلطه و رسانه هاي وابسته به آن كه از مقابله با موج گسترده و روزافزون بازگشت به عفاف و حجاب در كشورهاي غربي و نظام هاي تحت سلطه خود درمانده اند، از همه ابزار ها و توانمندي هاي خود براي جلوگيري از گرايش زنان و دختران جوان به حجاب و عفاف و زنده نگه داشتن فرهنگ تباهي و برهنگي استفاده مي كنند و بويژه كشورهاي اسلامي را آماج تبليغات ضد عفاف و حجاب خود قرار مي دهند. غرب با آخرين سرعت خويش در حال حرکت به سوي طراحي يک دنياي مدرن و پر از رفاه براي اقشار خاص خود است. رفاهي که واقعا خالي از معنويت و ماوراء است. براي همين است که ما شاهد رشد عرفانهاي کاذب و نوظهور هستيم يا حتي پروژههاي دينسازي در غرب در دستور کار سازمانهاي اطلاعاتي و امنيتي قرار گرفته است.زن مسلمان در غرب انتهاي اين پروژه را به چشم خويش ديده و مي بيند. در اين کوران و داغي تحولات، تکليف خود را مشخص مي کند. همين است که هر روز مبارزه براي حفظ شعائر اسلامي بيشتر مي شود. اما در درون کشور ما، به دليل گستردگي بلندگوهاي تبليغاتي با تنوع پيامها از سوي همان مدينه فاضله غربي بيداد مي کند و جوانان و خانوادههاي ما را مبهوت خود کرده است. به نوعي سراب ساختگي که در ذهن مخاطبين مي سازد را بدون در نظر گرفتن دانش و بينش لازم، صرفا در لايه رفتاري بروز مي دهد و اين مي شود که جوان ما براي رسيدن به جوان غربي، به جاي تبعيت در دانشآموزي و نظم و پيشرفت، صرفا از رفتارهاي ناهنجار آنها تبعيت مي کند.در چنين شرايطي زنان و دختران مسلمان و متعهد مسئوليتي بسيار سنگين بر عهده دارند كه مهمترين آنها عبارتند از: تقويت پايه هاي ايماني و پايبندي هرچه بيشتر به ارزش هاي اخلاقي مورد تاكيد دين اسلام، به دست آوردن توانايي لازم براي دفاع عقلاني از فرهنگ حجاب و عفاف، حراست از كيان خانواده و جلوگيري از نفوذ امواج مخرب ماهواره به فضاي پاك و معصوم خانواده هاي خود،احياي فرهنگ امر به معروف و نهي از منكر و بيتفاوت نبودن در برابر رواج گسترده الگوهاي غربي پوشش و آرايش در ميان دختران جوان.
مقالهام را با بخشهایی از نامه چارلی چاپلین کمدین معروف به دخترش که بیارتباط با موضوع هم نیست به پایان می برم .
دخترم، جرالدین، پدرت با تو حرف میزند. شاید شبی درخشش گرانبهاترین الماس این جهان تو را فریب دهد. آن شب است که این الماس، آن ریسمان نااستوار زیر پای تو خواهد بود و سقوط تو حتمی است... روزی که چهرهی زیبای یک اشراف زاده ی بی بند و بار تو را بفریبد، آن روز است که بند بازی ناشی خواهی بود. بندبازان ناشی همیشه سقوط می کنند.
از این رو دل به زر و زیور مبند. بزرگترین الماس این جهان آفتاب است که خوشبختانه بر گردن همه می درخشد.... اما اگر روزی دل به مردی آفتاب گونه بستی، با او یکدل باش و به راستی او را دوست بدار و معنی این را وظیفه ی خود در قبال این موضوع بدان. به مادرت گفته ام که در این خصوص برای تو نامه ای بنویسد. او بهتر از من معنی عشق را میداند. او برای تعریف معنی عشق، که معنی آن یکدلی است شایسته تر از من است... دخترم، هیچ کس و هیچ چیز را در این جهان نمی توان یافت که شایسته آن باشد که دختری ناخن پای خود را به خاطر آن عریان کند...
برهنگی بیماری عصر ماست. به گمان من تن تو باید مال کسی باشد که روحش را برای تو عریان کرده است.
دخترم جرالدین، برای تو حرف بسیار دارم ولی به موقع دیگری می گذارم و با این پیام نامهام را پایان میبخشم:
انسان باش، پاکدل و یکدل؛ زیرا که گرسنه بودن، صدقه گرفتن و در فقر مردن، هزار بار قابل تحمل تر از پست و بی عاطفه بودن است.
به امید روزی که بتوان جامعه را به زیور عفاف و حجاب مزین کرد و از بدحجابی رهانید.
___________________________________
___________________________________
منابع:
1- سایت خیبریها مقاله سبک زندگی اسلامی – خانواده آسمانی.
2- به سوی بهشت – معاونت فرهنگ و نشر معارف قرآن وعترت مدیریت تبلیغات و ارتباطات اسلامی آستان مقدس فاطمه معصومه(س).
3- سایت راه زندگی – مقاله وظایف متقابل همسران – نویسنده دکتر حسین مرتضایی.
4- پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی – مرکز فرهنگ و معارف قرآن- مقاله حقوق زن و شوهر از ديدگاه قرآن – نویسنده محمدرضا نيكخواه.
5- سایت خبری، تحلیلی وحدت نیوز- مقاله مُدرنيته، حِجاب و سَبك زندگي– نویسنده محمد رضی .
6- روزنامه رسالت، شماره 7644- مقاله حجاب، شاخصه سبك زندگي اسلامي- نویسنده فرشته حسينآبادي.
دیدگاهها
مطلب شما درسایت مرکزی کانون وبلاگ نویسان استان لرستان (حرف لر ) با ذکر منبع درج شد .
درصورت به روز رسانی لینک مطالب خود را برای ما ارسال نمایید.
منتظر ارسال مطالب ارزشمند شما و حضور سبز شما هستیم.
در پناه حق باشید...
التماس دعا....
لینک مطلب شما:
http://harfelor.ir/fa/news/1598/naghesh/
ضمن عرض خسته نباشید و تشکر از اهتمامی که به ترویج فرهنگ اسلامی دارید.
این مطلب برگرفته از مقاله ی خانم فرشته حسین آبادی است.
التماس دعا
____________________
يافته: سلام. اگر دقت كنيد در زير مطلب و در بخش ششم منابع، نام ايشان نيز ذكر شده است:
6- روزنامه رسالت، شماره 7644- مقاله حجاب، شاخصه سبك زندگي اسلامي- نویسنده فرشته حسينآبادي.