آقای خادمی استاندار محترم استان لرستان در سخنرانی پیش از خطبه نماز جمعه بهدرستی اعلام نمودند، که" مشکل لرستان توسعهنیافتگی و فقر است". این سخن حاوی یک واقعیت تاریخی تلخ است که خلاصه آن را از زبان مدیریت ارشد استان میشنویم. و این واقعیت تاریخی همانا شکست سیاستها و برنامههای توسعه استان لرستان در چند دهه گذشته است. به نظر میرسد جناب استاندار به خوبی از شرایط و جایگاه استان با اطلاع و آگاه میباشند و این خود یک گام بهپیش است؛ اما گام مهمتر آسیبشناسی روند توسعه و چرایی عدم دستیابی به اهداف برنامههای توسعهای گذشته میباشد.
از دید نرمافزاری و با نگاهی منتقدانه برنامههای توسعه در ایران نمیتواند در بر گیرنده یک توسعه متعادل و فراگیر باشد. برنامههای توسعه در ایران عموماً توسط بخش دولتی تدوین گردیده و موجد توسعه از بالا میباشد. برنامه ریزان این نوع توسعه نیز تحت تأثیر جریانات قوی سیاسی میباشند. در این نوع توسعه، منابع و امکانات به شکلی ناعادلانه توزیع میشود و بدین گونه ما شاهد شکاف توسعهای در سطح کشور میباشیم.
بدون شک یکی از دلایل شکاف توسعهای موجود بین استان ما و سایر استانها را میتوانیم فقدان منابع و سرمایه بدانیم، اما مطمئن اگر این عامل را تنها دلیل محرومیت استان بدانیم راه بهعبث پیمودهایم. دلیل این مدعا صنایع و شرکتهایی هستند که در گذشته با سرمایهگذاری هنگفت تأسیس گردیده و اکنون سالهاست، به ساختمانهای متروکه تبدیل گردیدهاند. ما به جذب منابع و جذب سرمایهگذار نیاز داریم اما در عین حال باید بدانیم که توسعه تنها رشد اقتصادی نیست. بنا به تعریف توسعه پایدار در سه حوزه اقتصاد، محیط و جامعه طیف وسیعی از بخشهای اقتصادی و اجتماعی، سیاسی و فرهنگی و محیطزیست را در برمیگیرد و هریک از این بخشها، ابزار و زمینه اجرایی خاص خود را میطلبد. توسعه قبل از هر چیز باید درونزا باشد. و این به معنای آن است که توسعه نخست باید خواست مردم و جامعه باشد و بعد همت مسئولان بر آن قرار گیرد. توسعه با شعار، مصاحبه و آمار دستیافتنی نیست. برنامه، عمل و ایمان میطلبد.
توسعه فرآیندی است هدفمند که شاکله آن بر اساس همت و توان و دانایی همه آحاد و افراد جامعه و دولت میباشد.
بر اساس واقعیات موجود و همچنین آمارها و شاخصهای اعلامشده طی سه دهه گذشته، لرستان نهتنها توفیقی در خصوص دستیابی به اهداف توسعهای نداشته، بلکه هر ساله ما شاهد عمیقتر شدن شکاف توسعهای موجود فیمابین این استان با برخی استانها میباشیم؛ و نکته قابلتأمل در این خصوص عدم ریشهیابی و آسیبشناسی روند توسعه در این دیار میباشد. گفتنی است که هرگاه تحقیق یا پژوهشی در این خصوص نیز انجام پذیرفته است، متأسفانه تحت تأثیر گرایشات سیاسی، به حصول نتیجه علمی منجر نگردیده است و در نهایت در غبار گردباد رقابتهای جریانهای سیاسی به نسیان و فراموشی سپردهشده است.
غلامرضا صارمیان
دیدگاهها