سرانجام پس از سالها پیمودن مسیر اشتباه، گویا مسئولان استانداری لرستان به این نتیجه رسیدهاند که روابطعمومیهای ادارات، غیر از چسباندن برنوشته (بنر) تبریک و تسلیت و هدر دادن اعتبارات برای درج آگهیهای بزرگ در مطبوعات کوچک! کاربردهای دیگری هم دارند و میتوان از آنها استفادههای بیشتری هم کرد.
در هفتهی گذشته جلسهی گردهمایی روابطعمومیهای ادارات استان، در حالی برگزار شد که شخص آقای استاندار این شأن را برای مسئولان روابط عمومی سازمانها قائل شدند که خودشان بیایند و با آنها از نزدیک گفتگو کنند که البته این را باید به فال نیک گرفت و خوشبینانه منتظر اتفاقات خوب در این حوزه ماند.
اما جناب آقای استاندار! شما هرگز نمیتوانید از سیستمی که از اساس مشکل دارد، انتظار خروجی مطلوبی داشته باشید، حتی اگر سالها جلسه بگذارید و روزها نصیحت بکنید و ساعتها آموزش بدهید. به هر حال عقل و منطق و علم و تجربه حکم میکنند که آب آتش را خاموش کند، حتی اگر بزرگترین واعظان و خبرهترین سخنرانان از او بخواهند که این کار را نکند!
بر اساس همین استدلال ساده، ما نیز عقیده داریم که نظام ناقص و مسموم روابط عمومی و رسانهای ما تا زمانی که اصلاح نشود نمیتواند انتظاراتی که در جلسه مطرح فرمودید را محقق کند، اما حالا که با ترتیب دادن چنین جلسهای حداقل نشان دادهاید که به کارکرد روابطعمومی بیشتر از سطح کنونی معتقدید، اجازه بفرمایید کمی بیشتر چالشهای این حوزه را برایتان توضیح دهیم.
جناب آقای مهندس بازوند! مشکل از اینجا آغاز میشود که امروز ارتباط مستقیم مالی میان روابطعمومیها و رسانهها سبب به وجود آمدن فضای مفسدهانگیزی شده است که هیچ کس را یارای انکار آن نیست.
وقتی روابط عمومیها، مستقیماً آگهیهایشان را به رسانهها بدهند، طبیعی است بازار سیاه آگهی به وجود بیاید که دلالانش خبرنگار نماهایی هستند که با هدف دریافت آگهی بیشتر به هر روش متعارف و نامتعارفی (از تهدید و ارعاب مدیران گرفته تا پشت چشم نازک کردن و عشوه آمدن) متوسل میشوند.
مشکل دیگر چنین فضایی این است که تعداد زیاد این دلالان و تعدد نشریات بیریشهای که به راحتی آب خوردن مجوز میگیرند، باعث میشود قیمت آگهی پایین بیاید. پایین آمدن قیمت آگهی هم یعنی آگهی بیشتر و نتیجهی این ارزانفروشی چیزی نیست جز اختصاص یافتن صفحات بیشتری از مطبوعات و پایگاههای اطلاعرسانی برای درج آگهیهایی که پستترین نوع تولید رسانهای هستند و حتی صاحبانشان هم آنها را نمیخوانند.
معضل دیگری که در نظام رسانهای و روابط عمومی ما وجود دارد این است که بسیاری از نهادها و ادارات تحت تأثیر فضای رسانهای نوین و تشکیل کانالهای فضای مجازی که بسیاری نیز از اعتبارات دولتی ارتزاق میکنند، اقدام به استخدام تیم رسانهای خود کردهاند، به این امید که این بادیگاردهای مجازی از آبرو و شخصیت فردی و سازمانیشان محافظت کنند؛ اما مسئله اینجاست که اساساً تقسیم رسانه به خودی و غیرخودی کاری بس اشتباه است که متأسفانه چنین دیدگاهی را خود استانداری بنیان نهاده است.
جناب آقای استاندار، رسانه اگر رسانه است که خودی و غیرخودی ندارد و در هر موقعیت و با هر تفکری وظیفه دارد که هم موفقیتها را و هم مشکلات و معضلات را منعکس نماید. مشکل از اینجا شروع میشود که شما به بهانهی داشتن تیم رسانهای برخی از رسانهها را در حلقهی خودی جا دادهاید و طبیعتاً مابقی را در نقش دشمن تصویر کردهاید، برای همین رسانههای خودی را متملق و غیرخودیها را بی انصاف بار آوردهاید و خودتان وسط دعوای این دو، از ضعف اطلاعرسانی دولت مینالید، غافل از اینکه همهی نیروهایی که میتوانند محیط رسانهای پویا و با نشاطی را فراهم آورند مشغول خنثیسازی اثرات یکدیگر میشوند و طبیعی است که برآیند چنین سیستمی چیزی جز «هیچ» نخواهد بود.
فضای دوقطبی رسانهای و ناتوانی روابطعمومیها در فضای گیجکنندهی و خطکشینشدهای که به آن اشاره کردیم سبب شده است مردم به عنوان مخاطبان اصلی روابط عمومیها و رسانهها هیچکدام از اخبار و اطلاعات را به حکم تبلیغاتی بودن باور نکنند.
به این فضای متشنج اضافه بفرمایید رسانههای متملقی که اطراف شما و هر مسئول دیگری به وفور یافت میشوند و اجازهی ورود هیچ دگراندیشی را با به بهانهی مخالف دولت بودن نمیدهند تا در سایهی این انحصار رسانهای، فاکتورهای میلیونیشان را از ادارات نقد کنند.
جناب آقای مهندس بازوند؛ واقعیت این است که ما کاشفان این معضلات نیستیم و قبل از ما چنین مسائلی در مراجع قانونگذاری کشور بارها مورد بحث و بررسی قرار گرفتهاند و اتفاقاً قوانینی هم برای جلوگیری از این مفاسد وضع شده است که کافی است توسط مراجعی همچون شورای اطلاعرسانی و ادارهی کل فرهنگ و ارشاد اسلامی عملی و اجرایی شوند.
به راستی تصور کنید که حتی اگر یک بند از قانون یعنی (قانون میم الف) به خوبی اجرایی شود چه اتفاقات مبارکی در این عرصه روی خواهد داد. در آن صورت حتماً رابطهی مستقیم مالی میان روابط عمومی و رسانه از میان خواهد رفت تا هم رسانهی آزاد و مستقل داشته باشیم و هم روابط عمومی پاسخگو و خارج از حاشیهی امن، در آن صورت حتماً آگهی هم به قیمت واقعی به رسانه داده خواهد شد و مطبوعات ما مجبور نخواهند شد برای تأمین منابع مالی، اکثر صفحات خود را به آگهیهای دولتی اختصاص دهند. در آن صورت حتماً میشود سهم رسانهنماهایی که در آنها نقش مدیر مسئول و سردبیر و خبرنگار و نویسنده و صفحهآرا و عکاس و کاریکاتوریست و توزیع کننده را یک نفر بازی میکند و عرصهی رسانه را با سر گردنهی باجبگیری اشتباه گرفتهاند قطع کرد و با قطع این علفهای هرز، جان دوبارهای به رسانهای اصیل و شریفی بخشید که سالهاست نجیبانه شاهد جولان دادن این تازه به دوران رسیدههای گستاخ هستند.
البته ضعف درونیسازمانی روابط عمومیها نیز که سالها است هنوز مرتفع نشده نیز بخشی است از این نظام ناکارآمد که اگر چنین نبود امروز روابط عمومیهای ادارات حتماً میتوانستند در فرهنگسازی و اصلاح معضلات درونی نهادها و ادارات نقش بازی کرده و دیگر شاهد فرار سرمایهگذاران از استان بر اثر بد اخلاقی و ناهمراهی برخی کارکنان و مدیران ادارات نباشیم.
جناب آقای مهندس بازوند! بدانید که نقد درخت تلخی است که میوهی شیرین میدهد و تا زمانی که تلخی نقد را به جان نخریم، شیرینی میوهاش در کاممان نخواهد نشست، پس دلخوش به زبانچرب و قلم نرم برخی نباشید و منتقدان را چون جان دوست بدارید تا پس از شنیدن غرش صاعقهی نقد، بارش اصلاح را بر جسم و جانتان نظارهگر باشید.
نسیم عباسی/ تحلیل رسانهٔ شهر
دیدگاهها
----------
یافته
با سلام. اکثر پیامهای شما حاوی متون مجرمانه " توهین"، " افترا" و " نشر اکاذیب" است.
برابر قانون انتشار این پیامها جرم است.پ( لطفن نام و تلفن واقعی خود را ایمیل کنید)
برادر یا خواهر چرا ناراحت میشی؟ بنده خودم در یکی از خبرگزاری ها مشغول هستم. واقعا از نزدیک شاهدم چطور تعدادی معدود کانال دار برای مسئولان شدن کابوس رسانه ای فقط و فقط برای منافع
کمی نقد پذیر باشید و جوش نیارید. والله اینا درد دل خیلی از. مردم و کارکنان ادارات و مدیران هست. آیا روابط عمومی ها یک بار شده نظر مردم رادرباره خدمات ادارات به مردم جویا بشن؟
بنده کارمند یکی از ادارات تابعه -...بودم. به عنوان تنبیهبنده رو تبعید کردن به روابط عمومی تا تحقیرم کنن. اما چون دیدن که اونجا جا برای ابراز عقیدم باز تر شده باز هم تنزل بهم دادن و الان دبیرخانه هستم. خوب می دونم چه خبره در روابط عمومی ها و ارتباطاتشون با برخی رسانه نماها
مدیر روابط عمومی استانداری کیه؟؟؟