اول: اقوام ایرانی در پیکرهای واحد معنا یافتهاند و هر گونه جداگری از این اندام موزون حرکتی مردود است.
دوم: لکها یک شاخه از قوم لر هستند، تاریخ مشترک، جغرافیای مشترک و فرهنگ مشترک دلایل این انگارهاند و تفاوت زبانی دلیل انشقاق نیست.
سوم: این که کسانی با ریب و نیرنگ و به مدد ریتم و آهنگ به هجمه قومی نژاده پرداختهاند، البته وهنی برای قوم لر و لک نیست؛ چه آن که چنین ترهات و لاطائلاتی نمیتواند آسیبی برای فرهنگ غنی لرزبانان و لکزبانان (قوم لر) باشد. مه نور فشاند و سگ عوعو کند!
چهارم: با اندک تجسسی دست نیروی مزدور بیگانه در چنین تحرکاتی آشکار خواهد بود. خوب است با اقدام نیروهای امنیتی کاشف به عمل آید که چه جریاناتی از اعوجاج و اغتشاش سود میبرند.
پنجم: گفته میشود که این آهنگ مشوش ساخته چند سال پیش است. اگر چنین باشد بازنشر آن در این مقطع حتی توسط کسانی که داعیه دلسوزی دارند محل سوال و تامل جدی است.
ششم: طرفه آن که کسانی فیالفور در آهنگی دیگر به پاسخ نشسته و بهرغم کلامی موزون و رجزی مقبول، به یک باره جهت پاسخ را تغییر داده و ندای «لکستان» سر میدهند!
هفتم: از نظر نگارنده لکستان اصطلاحی برساخته است که از آن بوی شوونیسمی مشمئزکننده به مشام میرسد، با ادعایی مخرب و با هدف تشویش فرهنگ و انکار تاریخ و ایجاد آشوب لابد!
هشتم: اگر چه برافروختن احساسات پاک مردم از چنین ملودیهای لوده و ترانه هرزهای بیسببی نیست، اما دعوت به تجمع و شعار چندان مفید به فایده نیست و به گمان بنده گام نهادن در دامی است که همان جریان مشکوک به دنبال آن است؛ اما زینهار دعوت مردم به صبوری و آرامش نباید مانع اقدام قاطع مسئولان امنیتی و سیاسی برای برخورد با مسببان این هجمه باشد.
نهم: تراوش رنگین فرهنگ و ادبیات لرستان برخاسته از زیبایی فرهنگی هر دو زبان لکی و لری است. به گواه تاریخ و جغرافیا هرگز تباین و تفاوتی میان فرهنگ ایشان نبوده و مگر نه آن که نخستین اعتراض به چنین هجمهای از سوی فرهیختگان ایل چگنی صورت گرفت؟!
دهم: بنابراین، مسئلهی حادث را نه تهدید، بلکه باید فرصتی دانست که یک بار دیگر برادریها و وحدت و زیباییهای فرهنگ مشترک تذکار شود و دانسته شود که هر کدام از ما احدی از قوم سربلند لر هستیم و سفسطهی مدعی و هجمهی اغیار خدشهای در وحدت همهی لرها (چه لرزبان و چه لکزبان) ایجاد نخواهد کرد.
ساسان واليزاده
نويسنده و پژوهشگر