نميدانم چشم بينايي هست يا نه؟! روز به روز بر تعداد متكديان خياباني در خرمآباد افزوده ميشود اما متأسفانه كسي به اين موضوع كه حضور اين همه متكدي، چهرهي شهر را در نظر شهروندان يا گردشگران ناخوشايند جلوه ميدهد، توجهي نميمايد!
اين روزها همه دم از حضور سرمايهگذار در لرستان ميزنند و ميگويند طوري اخبار را را منتشر كنيد كه سرمايهگذار از اينجا گريزان نشود، اما كسي به اين موضوع توجه ندارد كه همين سرمايهگذارها يا اقوام آنها هنگام مسافرت به ديار ما، با ديدن اين صحنهها، آنچه كه بايد دستشان بيايد، ميآيد و تيتر زدن ما هم تأثيري در ذهنيت و برداشت آنها ندارد!
هنوز هيچ مدير كلي را عصر هنگام نديدهام تا در خيابانهاي شهرم قدم بزند و اين افراد ببيند! همه با خودروي دولتي و راننده شخصي به محل كارشان ميروند يا نهايتاً يك روز تعطيل در كنار خانواده به شهر بازي يا فروشگاه رفاه ميروند تا مرد خانه و خانواده هم باشند، اما خانوادهي بزرگتر كه همانا مردم اين شهر هستند را فراموش كردهاند!
به خداي احد و واحد من هم طي چند سال گذشته ميتوانستم به خاطر رفاقت با خيليها، پست و مقام بگيرم و پيشنهادهاي بسياري شد، اما با ديدن فقراي خرمآباد، دست و دلم از پذيرفتن مسووليت ميلرزد، چون امروز و بعدها در قبال اين افراد و در پيشگاه خداوند متعال بايد پاسخگو باشم!
حال شما كه مسووليت پذيرفتهايد، براي اين كه كسي در سرماي اين شبهاي خرمآباد از سوز يا گرسنگي تلف نشود چه كردهايد؟ آيا در اين خصوص احساس گناه نميكنيد؟! اگر "مديريت" اين طور است، كه از اول تا آخر كوچهي ما همه بلدند مدير و مسوول باشند!
گر مسلماني در اين است كه حافظ دارد واي اگر از پس امروز بود فردايي
در شهري كه بالاترين آمار بيكاري در كشور را دارد، هنوز طايفهگرايي و جناحبازي حرف اول را ميزند، ما به كساني نياز داريم كه عاري از اين مسائل باشند، اما متأسفانه اكثر مديران لرستان به جاي شايستهسالاري بر اين مبنا انتخاب ميشوند.
مديريت بر نهادهاي اجتماعي و دولتي و مسووليت پذيرفتن يعني "خادم و نوكر" مردم در هر لحظه و هر جا بودن؛ اما برخي مديران آن را با كاخنشيني اشتباه گرفتهاند و به جرأت ميتوان گفت امروزه برخي مسوولان استان ما دست مديران طاغوتي را از پشت بستهاند چرا كه حاضر نيستند با مردم نشست و برخواست داشته باشند و آنها را به صبح روزهاي دوشنبه و ملاقاتهاي عمومي حواله ميدهند يا اين كه از پاسخ به خبرنگاران كه نماينده افكار عمومي هستند طفره ميروند. هر وقت هم رسانهاي در اين زمينه به آنان اعتراض كند، با پول بيتالمال و دستگاه مربوطه، عليه نمايندگان واقعي همين مردم (خبرنگاران) در مراجع قضايي اقامهي دعوي ميكنند. چرا اين پولها را در راه كمك به اين متكديان خياباني صرف نميكنيد تا صداي خبرنگاري عليه شما در نيايد؟!
اگر مديريت را دوست داريد و براي رسيدن به آن تلاش كردهايد، بايد در حد و اندازه آن هم باشيد. سعدي چه خوش گفت: «اي مردان! يا بكوشيد، يا جامهي زنان بپوشيد.»
رياست به دست كساني خطاست که از دستشان دستها بر خداست
از اين تصاوير دردآور زياد گرفتهايم، فقط چند تايي را منتشر كرديم تا ببينيم كدام مدير لرستان اين "معرفت" را دارد همين فردا همراه با معاونان و كارمندانش در ساعات غير اداري، پياده به خيابانهاي شهري برود و شاخهاي گل به آنها كه مستحق لقمهاي نان هستند، نثار كند.(هر چند چشممان آب نميخورد مديري شبيه مرحوم عليمحمد ساكي پيدا شود و اين دعوت را اجابت نمايد) خبرنگار يافته در اين زمينه اعلام آمادگي ميكند تا جسارت و شهامت نخستين مدير را در اين زمينه را به تصوير بكشد. هل من ناصر ينصرني...
شما را به خدا از چپ و راست بازيتان دست برداريد و به فكر مردم اين شهر باشيد. چطور وقتي پيامك شركت در جلسه شوراي اداري استان به شما ميرسد سراسيمه خود را به محل جلسه ميرسانيد اما براي در كنار فقرا بودن، رغبتي از خود نشان نميدهيد؟!
اي كاش استاندار به صورت مخفيانه، گروهي را مسوول رصد رفتار واقعي مديران با مردم ميكرد. به خدا هزينهي آن از هزينهي يكي از مشاوران پرشمار ايشان كمتر است، چرا كه بسياري افراد آزاده حاضرند داوطلبانه و بدون دريافت دستمزد در اين زمينه وي را ياري كنند تا ريشهي فساد و رياكاري در برخي نهادهاي استان از اين طريق خشكيده شود.
خستهايم... سخت خستهايم از اين كه اين همه نوشتيم و كسي نديد! در اين فكريم كه روزنامهنگاري در جايي مثل لرستان، فايدهاي ندارد! بهتر است سر خويش گيريم و پي زندگي خودمان برويم ...
رضا جايدري / خرمآباد
توضيح: تصاوير مربوط به محلات شمشميرآباد، درب دلاكان، مطهري، علوي، پل شهدا، پل قبرستان خضر و ساير نقاط شهر هستند.