امروزه دیگر والدین برای تنبیه کودکان کمتر متوسل به تنبیه بدنی میشوند و درواقع بهجای بلند کردن دست، صدای خود را بالا میبرند. غافل از اینکه بعضی از کلمات بهکاررفته در فریادها از صدمات بدنی هم بدترند.
گاهی والدین تصور میکنند فرزندشان آنقدر به فریاد آنها عادت کرده که درصورتیکه فریادی را نشنود، هیچ عملی را انجام نخواهد داد. البته والدین در سکوت بعد از فریاد، احساس خیلی بدی پیدا میکنند و درواقع این احساس با احساس والدینی که در برخورد با کودک از تنبیه بدنی استفاده کردهاند، تفاوتی ندارد. فریاد جای تنبیه بدنی را میگیرد و هرچه تعداد و نوع کلمات بهکاربرده شده هنگام عصبانیت بیشتر باشد، شدت صدمات روحی ایجادشده در کودک بیشتر و متأسفانه عوارض این صدمات طولانیمدت خواهد بود.
میتوان با اطمینان گفت بالا رفتن صدا در بیشتر خانوادههای امروزی امری طبیعی است. شاید فریاد زدن بر سر نوپایی که در خطر است، شروع این رفتار غلط باشد. وقتی والدین رودرروی کودک با عصبانیت بر سرش فریاد میزنند، با توهین و تهدید روح کودک را نشانه میگیرند. باید بهخاطر سپرد که فریاد زدن برای تصحیح رفتار کودک روش مناسبی نیست؛ بلکه برای این منظور باید برنامهریزی بلندمدتی را اجرا کرد. اگرچه فریاد میتواند در کوتاهمدت خطری را از کودکان دور کند، ولی اثرات منفی بلندمدت آن قابل جبران نخواهد بود.
اگر میخواهید به کودک آموزش دهید چگونه لباسش را بپوشد، لازم نیست بگویید «چقدر بیدست و پایی»؛ وقتی با این کلمات به شخصیت کودک حمله کنید، اعتمادبهنفس او را از بین میبرید و اینجا است که تخریب آغاز میشود. وقتی کودک یکساله اشیاء را در دهان خود میگذارد، نباید بر سرش فریاد زد؛ او در حال شناخت محیط است. اگر فرزند نوجوان شما تمایل ندارد تعطیلات آخر هفته را با شما باشد، او را درک کنید؛ او به دنبال رسیدن به استقلال است. بهجای دادوفریاد، مراحل رشد فرزندان خود را درک کنید و شیوه صحیح زندگی را به آنها بیاموزید؛ آموزشی همراه با احترام و تکریم و نه توهین و تضعیف.