با پاهای برهنه و دستانی تهی و رخ از شرم پوشانده؛ منبر به منبر سوی تو می‌آیند، در دلشان آرزوهایی است که مگر برآورده شدنشان با میانجیگری تو باشد.
اینجا شرم حضور تو؛ نمی‌گذارد کسی خودش با خدا حرف بزند، همه دست به دامان تو شده‌اند مولا.
طفلش را محکم در سینه می‌فشرد و دستان لرزانش را در پرچمی قفل می‌کند که نام زیبای ابوالفضلت بر آن نقش بسته است.
 ضجه می‌زند و اشک‌هایش آسفالت بی‌رمق زیر پایش را بارانی می‌کند.
شفای طفلش را از تو می‌جوید و قسم‌ات می‌دهد بر گلوی پاره علی‌اصغر و صدای شیون و ناله فضای آسمان را پر می‌کند.
اینجا همه سیاه پوشند؛ چشم‌های نمایان از زیر نقاب‌ها خیره بر روشنایی شمع‌هایی است که سوسو می‌زنند؛ تا شاید بارقه‌های امید دل‌های پر از دردشان را، از این سوختن‌ها بجویند.
پاهایشان دیگر یارای راه رفتن نیست، اینجاست که خستگی زینب با تمام وجود احساس می‌شود.
"السلام علیک یا ثارالله و ابن ثاره والوتر الموتور"
 اینجا شمع‌های روشن منبر حکایت از خیل مشتاقانت دارد.
پاهای ترک‌خورده پیرزن از زیر چادر رنگ و رو رفته‌اش هویداست، دستان چروکیده‌اش اما در بلندا‌ترین نقطه رو به‌سوی آسمان دراز است و ربش را با نام تو قسم می‌دهد.
 و مگر گریه امانش می‌دهد که خواسته‌اش را بگوید.
وای خدای من اینجا کربلایی دیگر است.
یا اباعبدالله پای این منبرها چه معجزه‌ای است که همه گرداگردش جمع شده‌اند.
اینجا مگر چه قسمت می‌کنند که برای گرفتنش فرسنگ‌ها با پای‌برهنه و لب‌تشنه می‌دوند.
نمی‌دانم چه غوغایی در دلشان است و با لبان خشکیده از عطش چه زمزمه می‌کنند اما چشم‌هایشان سیراب لطف توست.
از آنان جدا می‌شوم اما هنوز هم غرق در حیرتم، حیرت از آن‌که آن روز؛ در آن بی‌آبی، تو مگر چه گفتی که تمام زالوها به یک‌باره بر سر خون تو، اتّفاق کردند؟
آن روز در آن آفتاب جگرسوز؛ طفل شیرخواره‌ات مگر چه خواست که چنین از خون سیرابش کردند.
آن روز چه بر زینب گذشت که چنین بیکاره پیر شد.
یا حسین آن روز در کربلایت چه گذشت که بعد از سالیان سال هنوز هم داغش تازه است.
داغی که منبرها را هر سال پا سوز خود کرده است.
چهل‌منبر امسال هم‌چشم به کرمت دارد تا شاید سالی دیگر غمش سبکبارتر از امسال باشد.
 
محدثه مقدم

 


 
 
توضیح: چهل منبر یکی از آیین‌های عزاداری ماه محرم در ایران است که در خرم‌آباد، گرگان، لاهیجان و چند شهر دیگر برگزار می‌شود.
آئین چهل منبری به‌عنوان یک اثر معنوی در فهرست آثار ملی کشور ثبت شده است. ناظم‌الاسلام کرمانی دربارهٔ این رسم نوشته است: «در آغاز، این رسم منحصر بود به همان منبری که در دههٔ عاشورا روضه می‌خواندند، بعد هر جا منبری می‌گذاشتند تا مردم رویش شمع روشن کنند.»